چوپانان            زادبوم من

چوپانان زادبوم من

تو مادر منی
چوپانان            زادبوم من

چوپانان زادبوم من

تو مادر منی

خروجی وبلاگ دولنده


http://doolende.mihanblog.com 2013-09-05T16:19:13+01:00 text/html 2013-09-02T02:07:42+01:00 doolende.mihanblog.com م - راهی http://doolende.mihanblog.com/post/93

کوتوله (7)  

 

سایه‌اش

   در دم‌دمای غروب

    فریاد برآورد:

ما بلند قامتان جاودانه‌ی تاریخـ....

هنوز پژواک صدایش نمرده بود

     که خورشید غروب کرد

 

               م - راهی

 

text/html 2013-09-02T01:57:07+01:00 doolende.mihanblog.com م - راهی http://doolende.mihanblog.com/post/92


و اینگونه چوپانان به زمین زده میشود

آزمایشگاه درمانگاه چوپانان با این درخواست از درمانگاه چوپانان برای همیشه رخت بر بست.اهالی محترم لطفا برای انجام آزمایشات خود به جندق یا انارک یا نایین مراجعه نمایند.

پیدا کنید پرتقال فروش را.....................................

نقل ازhttp://choopananvatan.blogfa.com/

چه کسانی چوپانان را به زمین می زنند؟

به نظر من افراد زیر در زمین خوردن چوپانان نقش دارند؟ قبلا از اطلاع رسانی جناب صمیمی در وبلاگشان تشکر می نمایم

1- مالکین نسل سوم و چهارم چوپانان : همشهریان خوبم که مالک چوپانان هستید ولی در همه ایران غیر از چوپانان حتی در خارج ایران زندگی می کنید و حتی بعضی از شما ابا دارید که بگوئید چوپانانی هستید و هر چند سالی یکبار به چوپانان نمی آئید و بیهوده مرده ریگ پدریتان را به نابودی می کشانید و با این حرکت خود به سایر شرکایتان هم ضرر می زنید . بله شما اولین گروهی هستید که چوپانان را به زمین زده اید و دست از سر او بر نمی دارید

2- زارعین چوپانان - شما که با همبستگی، حقوق مالکان را پایمال می کنید و با اندکی اجاره که با توطئه به آنها می پردازید و فکر می کنید با این حرکت قهرمانانه دارید قله قاف را تسخیر می کنید،آیا  خدای بالا سر را فراموش کرده اید ؟هر چه بیشتر ارزش چوپانان را پائین نگه دارید چوپانان را محکمتر به زمین زده اید !! با شما همشهری خوبم هشتم که رهبر زارعین چوپانان برای تضییع حقوق مالکان شهر نشین شده اید آیا می دانستید که در تضییع حقوق همه مالکان شما شریک هستید و در به زمین زدن چوپانان شما نقش یک مربی را ایفا می کنید

3- مدیران ادارات دولتی نائین- ای مدیران محترم شهرستان ،شهرستان شما فقط یک روستای بزرگ و آبرومند دارد که  می توانید پز آنرا بدهید شما با از بین بردن امکانات این روستا زودتر این روستا را به زمین می زنید و بترسید از روزی که دیگر روستایی برای پز دادن برایتان باقی نماند 

4- کارمندان دولتی در چوپانان - شما که برای انتقال خود حاضرید چرب زبانی کنید و روستا را به زمین بزنید تا شما را به نائین یا یزد و اصفهان منتقل کنند ، آیا فراموش کرده اید که اگر سهمیه این روستا نبود هر گز شما استخدام نمی شدید انسان نباید همیشه به فکر خودش باشد به هر حال شما با هزار تکنیک دیگر می توانستید انتقالی بگیرید و بعداً به جای شما یک نیروی دیگری به استخدام در می آمد اما با از بین بردن مرکز کارتان به بهانه اینکه ارباب رجوع ندارید آن مرکز تعطیل شده و دیگری کسی استخدام نمی شود

5-سایر شهر نشینان چوپانانی - شما که حاضر نیستید کوچکترین قدمی در راه آبادانی چوپانان برداریدو فقط چوپانان را برای گذراندن ایام عید و محرم دوست دارید و مرده هایتان را در قبرستان چوپانان دفن کنید در زمین زدن چوپانان نقش دارید اگر چوپانان از بین برود شما دیگر جای ارزانی برای ایام خوشی اتان نخواهید داشت    

                                                                                                 نسل سومی

برگرفته از: چوپانان آباد

 

text/html 2013-08-31T04:39:56+01:00 doolende.mihanblog.com م - راهی http://doolende.mihanblog.com/post/91

در آمد واقعی املاک چوپانان سهم مالک چقدر است ؟


یکی از مالکین جزپنجشنبه 7 شهریور 1392 01:20 ب.ظ


نسل سومی عزیز متاسفانه زارعین چوپانان با همبستگی از پرداخت حقوق مالکین
 خوداری می کنند وهمین امر باعث شده کهروز به روز ارزش مادی چوپانان و املاکش 
کاهش یابد من فکر می کنم که اگر مالکین در ابتدای هرسال قرار بگذارند و ملک خودرا
 ارزان اجاره ندهند تا حدودی می تواند این مانع را از سر راه بردارد من فکر می کنم
برای سال زراعی 92-93 باید اجاره هر حبه براساس حبه ای 500 هزار تومان باشد
پاسخ :  به راستی چه پاسخی باید به این شریک قدیمی خود بدهم؟؟

                       اگر برای پاسخ نظری دارید حتماً مرا یاری کنید

برگرفته از: چوپانان آباد

text/html 2013-07-31T05:02:24+01:00 doolende.mihanblog.com م - راهی http://doolende.mihanblog.com/post/90

مرده ریگ

پاره‌سنگ‌ها

   مرده‌ریگ نیاکانم

      از عهد پارینه سنگی

سهم خواهرانم را

     به صورتشان پرتاب می‌کنم

م - راهی

text/html 2013-07-31T04:58:23+01:00 doolende.mihanblog.com م - راهی http://doolende.mihanblog.com/post/89


ریشه در سنگ

در شکاف صخره‌ای

     بر بلندای قله‌ای

        بین دو سنگ روییدم

ریشه‌هایم را رها نمی‌کنند

   با این که سال‌هاست

      گل‌سنگی حتی

         بر آن دو نروییده است

م - راهی

text/html 2013-07-18T04:48:16+01:00 doolende.mihanblog.com م - راهی http://doolende.mihanblog.com/post/88

مدرسه ایرانشهر یزذ که شش سال از بهترین روزهای عمرم را در آن گذراندم با دوستانی خوب و معلمینی دوست‌داشتنی در سال‌های 1342 تا 1348


اتووود کلاسیک , مدرسه ایرانشهر یزد , آندره گدار
اتووود سرویس خبر:   ملیحه کوکبی ( تحریریه اتووود )
1390/04/28
مـنـــــــبـع : نقد آثاری از معماری معاصر ایران
تعداد بازدید : 4089

نام اثر : مدرسه ایران شهر نام طراح : آندره گدار نام شکل گیری اثر : 1313 ه.ش موقعیت : یزد مساحت بستر طرح : 15000متر مربع مساحت زیر بنا : 4200 متر مربع

  مدرسه ایران شهر ساختمانی یک طبقه با نمایی از آجر زرد رنگ است که به شکل نیم حلقه در میان بستر طرح قرار گرفته است . کلاس های درس , اتاق های اداری و کتابخانه این بنا در تراز همکف - پشت رواق های حیاط اصلی قرار گرفته , وزیر زمین نیز به آزمایشگاه های مدرسه اختصاص یافته است. کلاس های درس و فضاهای کمک آموزشی همچون کتابخانه و آزمایشگاه و حیاط وسیع مدرسه , آن را به نمونه ای از مدارس جدید و هماهنگ با تحولات نظام آموزشی کشور در دهه های ابتدایی این قرن تبدیل می کند .در طول زمان تغییراتی همچون اضافه شدن ورودی های شمالی و جنوبی , ساخت بنایی درشمال بستر طرح و الحاق پلکان و حیاط فرونشسته ای در جنوب غربی ساختمان برای دسترسی به زیر زمین احداث شده است.

 ساختمان این دبیرستان از طاق‌های ضربی و با معماری جمع زیادی از استادکاران یزدی از جمله علی‌اکبر خرمی (معرف به اکبر آخوند)، حسینعلی محمودی مهریزی، علی‌اکبر گلاب، محمود خوش‌زبان، محمدابراهیم رمضانخانی و طراحی آندره گدار فرانسوی با خشت و گل و آجر ساخته شده‌است.

رواق جلوی کلاس‌ها سایه‌بان و محافظ خوبی در برابر تابش گرم و سوزان خورشید کویر است و جهت جانمایی آن بر این اساس صورت گرفته‌است.

ساختمان بر روی لایه‌هایی از رسوبات ماسه‌ای مستحکم که حاصل آبرفت‌ها و رسوبات دیرینه طبیعی است واقع گردیده‌است.مصالح کار رفته در این بنا عبارت است از آجر، گچ، آهک، کاشی، کاهگل.

 کف حیاط با آجر فرش گردیده‌است. دیوارها آجر چینی و نماسازی و در پای دیوارها قرنیز سنگی است و در لبه رواق‌ها آجرها به صورت هره چیده شده‌است در جان پناه پشت بام از درپوش آجری به ابعاد نظامی ۵۰x۵۰ استفاده شده‌است. در نمای آن بیش از ۱۱٬۰۰۰ متر کاشی رنگی لعابدار کار رفته‌است.

از پنجره‌های باریک و بلند در نماسازی و قوسهای استوانی در سر در ورودی سالن اجتماعات استفاده شده‌است. قوسهای تخم مرغی مشخصه معماری عصر ساسانی و قوسهای خیزدار ویژگی عصر صفوی است که این دو نوع سبک قوس و طاق بندی در دبیرستان ایرانشهر مشهود است.

 در زمان تاسیس این دبیرستان در شهر یزد آب لوله کشی نبود. اما این دبیرستان آب و سرویس بهداشتی داشته و شیرهای آب خوری و حتی شیرهای آب باغچه‌ها از منبع آب ساخته شده درطبقه دوم تغذیه می‌شد. این منبع آب در یک اتاق امن بوده که به لحاظ بهداشتی وامنیتی دسترسی به آن مشکل بود. آب را از طریق چاه چهل گز وتوسط چرخ چاه به منبع می‌رساندند.


مدرسه ایرانشهر یزد , آندره گدار


مدرسه ایرانشهر یزد , آندره گدار


مدرسه ایرانشهر یزد , آندره گدار


مدرسه ایرانشهر یزد , آندره گدار


مدرسه ایرانشهر یزد , آندره گدار


مدرسه ایرانشهر یزد , آندره گدار


مدرسه ایرانشهر یزد , آندره گدار


مدرسه ایرانشهر یزد , آندره گدار


مدرسه ایرانشهر یزد , آندره گدار


مدرسه ایرانشهر یزد , آندره گدار


مدرسه ایرانشهر یزد , آندره گدار


text/html 2013-07-15T05:36:30+01:00 doolende.mihanblog.com م - راهی http://doolende.mihanblog.com/post/87

هم‌تباران عزیز

برای کامل و به‌روز کردن شجره‌نامه خود با ما همکاری کنید

صفحه اول سایت شجره‌نامه ما در این پست نمایش داده می‌شود

به نشانی زیر بروید و درخواست عضویت کنید:


سایت شجره نامه‌ی ما


محمد مستقیمی

خوش آمدید

نام من محمد مستقیمی  است و مدیر این سایت می باشم .

این سایت با استفاده از MyHeritage.com ساخته شده است. این یک سیستم عالی جهت ایجاد یک سایت برای خانواده و حتی انتشارشجره نامه در اینترنت می باشد.

اگر توضیح یا بازخوردی در مورد این سایت دارید، لطفا برای تماس با من <mailto:rahi0098@chmail.ir> را کلیک کنید.


Our family tree is posted online on this site! There are 18993 names in our family site. The earliest event is the تولد میرزااسماعیل یغمایى, هنر  جده-مادر بزرگ مادر بزرگ- (اکتبر 11 1810). The most recent event is the تولد هلیا صمیمى  (جولای 5 2013).

این سایت در جولای 15 2013 بهنگام شد و در حال حاضر دارای 458 عضو ثبت شده می باشد. لذت ببرید!

این شجره‌نامه به همت افراد زیادى گردآورى شده است که بهترین جای سپاس از این عزیزان همین جاست:


انارکى‌هاى چوپانانی به همت ابوالقاسم مستقیمی و همکاری پرویز قوام‌زاده


انارکى‌ها به همت شیخ‌حسن دیمه‌کاری(ر) و محمدعلى ابراهیمى


غلامرضایى‌ها به همت نوید غلامرضایى


یغمایی‌ها به همت مرتضی یغمایی - شکیب


چوپانانی‌ها به همت سعید مالکی


همکاری در اپراتوری سایت و گردآوری عکس‌ها ذبیح مرتضوی


دوستان آشنایان و خویشاوندان عزیز


این سایت برای شناسایی و آشنایی خویشاوندان ماست که در سرتاسر جهان زندگی می‌کنند و احتمالاً با خیلی از آن‌ها نه ارتباط داریم نه می‌شناسیم در این عصر و این روزگار که امکانات نزدیک شدن بسیار است بر آن شدم که خانواده را در یک سایت گرد هم آرم با این حساب از شما تقاضا دارم


نقایص شجره‌نامه را گوش‌زد کنید تا اصلاح شود -


با ارسال ایمیل هر یک از اقوام که می‌شناسید یا در اختیار دارید امکان ارتباط آن‌ها را فراهم کنید -


در اولین فرصت اطلاعاتی را که سایت از شما می‌خواهد و صلاح می‌دانید وارد کنید مثل تاریخ‌تولدها وفات‌ها ازدواج‌ها -


قسمت‌هایی را هم که کم و زیاد کردن آن‌ها در اختیار مدیر سایت است اطلاع دهید تا اصلاح شود -


شما می‌توانید عکس‌ها و مطالب و اطلاعات خود را از طریق این نشانی به سایت ایمیل کنید:


mailto:ourgens.3332@myheritage.com


یا با همراه من تماس بگیرید:00989133081671


با احترام : محمد مستقیمی


Go to family tree


Go to family photos


Go to family stats

بعد چه باید کرد?

دریافت بیشتر از سایت خانوادگی خود در MyHeritage.com

افراد را در عکس‌هایتان برچسب بزنید - ما چهره‌ها را یافتیم، تنها به ما بگویید که چه کسانی هستند (براى 7%)

نمایش بیشتر پیشنهادها >>

خبرهای خانواده

فرستادن خبرها


امروز

محمد مستقیمی  یک پیوند وبسایت افزود سایت شخصی علی‌اصغر آخوندی در باره‌ی میرزا نصرالله قاضوی  در شجره‌نامه‌ی: Shajare


محمد مستقیمی  جزئیات بی‌بی معصومه قاضوی  , بی‌بی کلثوم قاضوی  , بی‌بی صدیقه قاضوی  , سید مجتبی قاضوی  و 12 و دیگر افراد را در شجره نامه بهنگام کرد: Shajare

محمد مستقیمی  بی‌بی معصومه قاضوی  , بی‌بی کلثوم قاضوی  , بی‌بی صدیقه قاضوی  , سید مجتبی قاضوی  و 11 و دیگر افراد را به شجره نامه افزود: Shajare

جولای 13, 2013

غلامعلی صمیمی  نمایه‌ی خود را بهنگام کرد.

طلعت مستقیمى  ، 68 ساله شد


فرستادن پیام خوش باش به طلعت و %2افزودن عکس زادروز طلعت


محمد مستقیمی  2 photos را به آلبوم قاضوی افزود



اسید محمد...

میرزا نصر...

نماسش آلبوم

نمایش اسلاید

محمد مستقیمی  یک آلبوم تازه ساخت: قاضوی

نماسش آلبوم

نمایش اسلاید

محمد مستقیمی  جزئیات سید عیسی قاضوی  , آسیه‌سادات قاضوی  , سید موسی قاضوی  , زهراسادات قاضوی  و 15 و دیگر افراد را در شجره نامه بهنگام کرد: Shajare

محمد مستقیمی  میرزا نصرت قاضوی  را به شجره نامه افزود: Shajare

جولای 12, 2013

حسین غلامرضایی  جزئیات طاهره حسن  و افرا محمدى  را در شجره نامه بهنگام کرد: Shajare

حسین غلامرضایی  ؟ توکل  , ؟ ؟  , سمانه رحمانی  , عباس عظیمی  و 2 و دیگر افراد را به شجره نامه افزود: Shajare

سید ظهیر قاضوى  ، 20 ساله شد

فرستادن پیام خوش باش به ظهیر و %2افزودن عکس زادروز ظهیر

مهدى زرگر  و منصوره کلانترى  سالگرد عروسی 1st را جشن گرفته‌اند

فرستادن پیام خوش باش

حسن قاسمپور  و ناشناخته سفیدگر  سالگرد عروسی 1st را جشن گرفته‌اند

فرستادن پیام خوش باش

جولای 11, 2013

میلاد غلامرضایى  ، 27 ساله شد

فرستادن پیام خوش باش به میلاد و %2افزودن عکس زادروز میلاد

فرشیده فاتح  ، 43 ساله شد

فرستادن پیام خوش باش به فرشیده و %2افزودن عکس زادروز فرشیده

لیلى بوستانى‌مقدم  ، 1 ساله شد

افزودن عکس زادروز لیلى

محمد مستقیمی  جزئیات على مؤبد  ، محمدصادق بحرینی  ، حسینعلى محمدحسن  و محمدحسن استادعلی  را در شجره نامه بهنگام کرد: Shajare

محمد مستقیمی  محمدصادق بحرینی  و محمدحسن استادعلی  را به شجره نامه افزود: Shajare

جولای 10, 2013

نازنین زهرا جلالپور  ، 1 ساله شد

افزودن عکس زادروز نازنین زهرا

محمد مستقیمی  3 photos را به آلبوم عکس‌های شجره‌نامه افزود

على مؤبد

احمد امینى

احمد امینى

نماسش آلبوم

نمایش اسلاید

جولای 09, 2013

محمد مستقیمی  شایان امینى  , بهرام امینى  , رضا ساغندی  , جواد ساغندی  و 6 و دیگر افراد را به شجره نامه افزود: Shajare

محمد مستقیمی  2 photos را به آلبوم بیابانکى‌ها افزود

هنر و فرمان

رجال بیابانک


text/html 2013-07-11T02:27:16+01:00 doolende.mihanblog.com م - راهی http://doolende.mihanblog.com/post/86

حاج علی مرد بی ادعا

 

 

بیوگرافی حاج علی:

سال تولد: 1305 شمسی

سن:87 سال

متولد: روستای اردیب

شغل: کشاورز از کار افتاده

میزان تحصیلات: بی‌سواد

محل سکونت: چوپانان

این بیوگرافی متعلق به کسی نیست جز حاج علی مؤبد که معرف تمام چوپانانیان می‌باشد وی  از اوایل دهه20 درچوپانان به طور مستمر زندگی کرده. زمانی که چوپانان شکل گرفته و اولین گام قطب کشاورزی منطقه به دست مالکان صورت گرفت اکثر مردمان جهت کار کشاورزی و امرار معاش به چوپانان تازه تأسیس روی آوردند وحاج علی هم همچون دیگر کشاورزان  درسال 1326 که آن روز جوان 20 ساله‌ای بیش نبودند به شغل شریف کشاورزی مشغول شدند. یکی از روزهای ایام عید به سراغ ایشان رفتم و مصاحبه‌ای هرچند کوتاه با وی داشتم که خواندن آن خالی از لطف نیست.

س - لطفاً خودتونو بیشتر برای مردم معرفی کنید

ج - علی مؤبد هستم فرزند موسی ابن حسینعلی، ابن محمدحسن، ابن استادعلی، ابن محمد صادق بحرینی، جد ما اهل بحرین وعرب بوده اند(چگونه از بحرین به این منطقه سر درآوردند خود بحثی است که سن وی قد نمی‌دهد). در سال 1326 هنوز مجرد بودم که برای کار به چوپانان آمدم و به کارکشاورزی مشغول شدم و در همین سال نیز ازدواج کردم ودر چوپانان برای همیشه ماندگار شدم و ثمره ازدواج بنده تعداد 7 دختر و 3 پسر  و 35 نوه و 16 نتیجه می‌باشد.

[اگر چه آقای حاج علی سال‌هاست که در کارکشاورزی از کار افتاده شده اما هیچ منبع درآمدی ندارد زیرا وی بیمه نبوده وسال‌های کار او هم به نظر می‌رسد که مالک زمین وی حق قانونی وی را تضییع نموده  چون که وقتی کسی بیش از سی سال روی زمینی کار کند و زمان سالمندی را بدون توجه اربابش بی هیچ مزد و بیمه و... بگذراند نشان از تضییع حقوق وی به دست افرادی است که فقط منافع خود را دیدند و دیگری را نادیده گرفتند.

البته ایشان هیچ نظری درمورد دوره بازنشستگی نداشتند و به همین قانع بودند اما جای سؤال دارد برای صاحبان زمین که چرا این منطق را به کار برده‌اند که پس از سی و اندی سال چرا از امکانات درمانی بی‌بهره باشند که جای بسی تاسف است؟؟ چرا پاسخگو نیستند افراد ذینفع  یا وارثان آنان،خود جای تامل دارد.!!]

س- حاجی شما گفتید بی‌سواد هستی اما در مراسم‌ها ونشست‌ها با روایات واحادیث مردم را روشن می‌کنی ،قرآن میخوانی، چطوری؟

ج - بلی بی‌سواد هستم اما استعداد عجیبی خداوند به من عطا کرده که با همنشینی وشب نشینی با بزرگانی چون حاج آقا ریاض وحاج سید حسین  واستفاده از منبرهای بزرگان، من هم ادعیه واحادیث را یاد گرفتم.

لازم به یاداوری است که سال‌های متمادی است که صدای اذان حاج علی در بلندگوی مسجد چوپانان طنین انداز است و یادم میاید که سال‌های پیش که مسجد هنوز امکانات صوتی نداشت حاج علی بر بلندای پشت بام منزلش در وقت اذان، اذ ان میگفت. حاج علی تاکنون چندین مرتبه افتخار زیارت خانه خدا وکربلا و دیگر عتبات عالیات را داشته است.

س- شما گویا طبع شعر هم داری؛ درسته؟

ج-  بلی گاهی اشعاری را که فی‌البداهه در ذهنم نقش می‌بندد را به زبان می‌آورم .

حاج علی تا کنون اشعار زیادی را سروده که یکی از این اشعار در محفل شعر نوروز خوانده شد، شعری را به مناسبت درگذشت همسرش سروده که بسیار جالب است و یکی از اشعار وی را شادروان دکتر مشتاقی که از دوستان وی بود را با دستخط زیبای خودش نوشته و در قاب گرفته و به حاج علی تقدیم کرده است.

 

 سروده حاج علی  ، "دستخط شادروان دکتر علی اکبرمشتاقی"

خاطره ای از حاج علی:   یادم هست نوجوان 10 دوازده ساله‌ای از اردکان جهت روضه‌خوانی آن زمان ها به نخلک آورده بودند وسپس به چوپانان آوردند ایشان در چوپانان منبر رفت وشعر بلندی را روی منبر خواند که در همان ابتدا شعر حفظم شد (همان شعر را از حاج علی پرسیدم تمام شعر هنوز یادش بود). بیستسوره از سوره های کوچک قرآن را حاج علی از حفظ می‌باشد ایشان در استعداد و یادگیری نمونه است. شادروان دکتر مشتاقی شعری از هاتف اصفهانی در 18 بند را برای حاج علی میخواند که با همان یک بار خواندن شعر را حفظ می‌کند ودر زمان مصاحبه با ایشان پرسیدم که تمام شعر را برایم خواند. بنازم استعداد را و ماشااله به این همه ذوق.یکی از اشعار ایشا ن در مدح امام علی:

 

مونس شبهای تارم یا علی من زعشقت بیقرارم یا علی

یا علی افتاده ام دستم بگیر        سرزپایت برندارم یا علی

گرمهاربیکسان دردست توست        درمیان این قطارم یا علی

یاعلی بادوستانت دوستم       لعن حق بردشمنانت یاعلی

یاعلی بادشمنانت دشمنم         جان فدای دوستانت یا علی

یاعلی هنگام رفتن زین جهان      من توراچشم انتظارم یاعلی

گربیایی وقت مردن برسرم        پای برچشمم گذاری یاعلی

یاغلی اندرلحدوقت سوال         من توراچشم انتظارم یا علی

روزمحشرچون برآرم سرزخاک        سوی تومن رهسپارم یاعلی

یاعلی دربرزخ واندر صراط       چشم امیدبرتودارم یاعلی

یاعلی من موبدم غرق گناه       خادم این خاندانم یا علی

گرچه به نظر استادان شعر شاید ردیف و قافیه رعایت نشده باشد اما بسیار زیبا و ماهرانه سروده شده و از سراینده کمال سپاس و قدردانی را دارم. ما اهالی چوپانان با وجود چنین اسطوره‌هایی در چوپانان مفتخریم و هدف از این مصاحبه صرفا معرفی این بزرگواران بی‌ادعاست که باید قدر چنین مردانی را داشته باشیم.

 

و در نظرات، یکی از خوانندگان چنین انتقاد کرده است:

همشهری چهارشنبه ۱۹تیر ۱۳۹۲ ۲۲:۴۷

البته در زحمتکش بودن و متدین بودن جناب موبد شک و ردیدی نیست و اینکه حق زحمتکشانی چون او بوده است که در دوران کهولت از منبع در آمدی ارتزاق کنند و بیمه ای داشته باشند.

اما فکر می‌کنم نویسنده مطلب قدری بی‌انصافی کرده و بیهوده به خرده مالکی تاخته است که او خود نیز اگر درآمدی غیر از ملک چوپانان نداشت حال روزش بهتر از آقای موبد نبود فکر می‌کنم که مالک آقای موبد خانواده ط[.....] بودند که سرپرست املاک آنها با حاج م........... بود همانطور که همه می‌دانند حاج م......... مرد با انصافی است و اگر امروز وضع اقتصادی او بد نیست حاصل زحمات او در بخش معدن داری با برادرش و بخش عمده اموالش حاصل تلاش او از راه تجارت در بازار تهران است و او با رعایایش با انصاف رفتار کرده و هیچ ظلمی از او به هیچکس نرفته است.

اما اگر اقای موبد و امثال او از بیمه برخوردار نیستند تقصیر نظام سابق و قوانین آن روز بوده که بیمه درمان و بازنشستگی شامل حال آنها نشده و الا هیچ کارفرمایی به تنهایی و بدون قانون و کمک دولت نمی تواند کسی را بیمه کند و در آمد املاک چوپانان آنقدر نبوده که کسی بتواند حق بیمه کارگرانش را بپردازد و از همه مهمتر اینکه کسی هم این مسائل را بلد نبوده و قانونی نیز در این زمینه وجود نداشته است امروزه نیز کارفرما در دوران بازنشستگی نسبت به کارگر هیچ مسئولیتی ندارد و فقط سازمانهای بیمه مسئولند به نظر من قانون کشور و حاکمان کشور مسئول هستند نه آن مالکی که اگر املاکش را هم تقدیم آقای موبد می کرد بازهم یک دهم مخارج آقای موبد نمی شد . من خواهشمندم بدون تحقیق چیزی ننویسد

نقل از: وبلاگ چوپانان آباد 

text/html 2013-07-04T02:06:41+01:00 doolende.mihanblog.com م - راهی http://doolende.mihanblog.com/post/85
کدخدایان چوپانان

اولین کدخدای چوپانان میرزا سبیل (میرزا علیمحمد نجفیان) بوده است و پس از او پسرش عباس میرزا چند صباحی کدخدایی می‌کند و بعد جعفر زاهدی (جعفر مندلی) کدخدا می‌شود پس از او آمحمد استاعلی(صادق محمدی) و پس از او پسرش عباس صادق محمدی و آخرین کدخدای چوپانان حسین جلالپور (حسین کبلاعلی) بوده‌اند. به جز عباس میرزا و عباس صادق محمدی و حسین کبلاعلی بقیه این عزیزان در میان ما نیستند.
روح رفتگان شاد و عمر زندگان پاینده باد!
این هم عکس جعفر مندلی و خانمش طاهره غلامرضا علیمردان 

مرحوم جعفر زاهدی (جعفر مندلی)
روانشاد طاهره غلامرضا علیمردان همسر جعفر مندلی
text/html 2013-07-04T00:32:36+01:00 doolende.mihanblog.com م - راهی http://doolende.mihanblog.com/post/84

ارگ بیاضه

در هجوم نایب حسین کاشی و قشون او به صفحات کویر در سالهای ۱۳۲۸- ۱۳۲۷ هجری قمری تمام قلاع منطقه از نائین تا طبس سقوط کرد ولی مهاجمان با وجود به توپ بستن قلعه از تسخیر آن عاجز ماندند. ماشاءالله خان پسر نایب حسین با اصرار بر ماندن نیروهایش در منطقه تا تسخیر آخرین دژ کویر در نامه‌ای تهدیدآمیز خواستار تسلیم روستاییان شد ولی آنان به پشتوانه استحکامات موجود و آمادگی دفاعی و موقعیت قلعه با این شعر به وی پاسخ دادند:

یا ما سر خصم را بکوبیم به سنگ
 یا او سر ما به دار سازد آونگ
القصه در این سراچه پر نیرنگ
 یک کشته به نام به که صد زنده به ننگ

بالاخره مهاجمان در برابر پایداری قلعه نشینان مجبور به ترک منطقه شدند.
text/html 2013-06-30T05:06:09+01:00 doolende.mihanblog.com م - راهی http://doolende.mihanblog.com/post/83 سمنو که انارکی‌ها به آن (سن) و بیابانکی‌ها به آن (چنگ‌مال) می‌گویند در چوپانان که محل تلاقی این دو فرهنگ و این دو گویش هم اصل اما بسیار متفاوت است همان (سمنو) نامیده می‌شود.

مطلب را اینجا بخوانید
text/html 2013-06-30T03:58:34+01:00 doolende.mihanblog.com م - راهی http://doolende.mihanblog.com/post/82 معرفی آیینه‌پردازان در روزنامه ایران text/html 2013-06-22T10:52:04+01:00 doolende.mihanblog.com م - راهی http://doolende.mihanblog.com/post/81
زیبای خفته رندانه به سرقت رفت (2)




زیبای خفته در خانه اجنه(قسمت دوم و پایانی)
کدخبر : 80708237(3383088)
تاریخ مخابره : ۱۳۹۲/۰۴/۰۱
زمان مخابره : ۱۱:۲۷
سرویس خبر : فرهنگی- میراث فرهنگی و گردشگری- استانها- فرهنگی-
اصفهان- مناطق بیابانی و کویری، بخش قابل توجهی از خاک کشورمان را دربرگرفته است که در اینجا بجاست ببینیم ریگ جن چه سهمی از این مناطق را به خود اختصاص داده است.


**ریگ جن، سومین ریگزار بزرگ ایران**
-------------------------------------------
سطح بیابان‌‏ها، کویرها و شنزارهای کشور ۳۴ میلیون هکتار برآورد می‌‏شود که در ۱۸ استان پراکنده است.
بیابان‌‏های کشور شامل ۶۱ درصد اراضی بیابانی و کویری، ۲۴ درصد شنزار و ۱۵ درصد تپه‌‏های شنی است.
کویر لوت و دشت کویر از بیابان‌های اصلی و بزرگ ایران بشمار می روند.
اصولا در میان۲۰ ریگزار کشور، ریگ جن بعنوان سومین ریگزار بزرگ ایران بعد از کویر لوت با مساحت۱۰ هزار و۷۶۳ کیلومتر مربع و ریگ جازموریان با مساحت چهارهزار و ۲۵ کیلومتر مربع قرار دارد.
وسعت ریگ جن دو هزار و ۷۲۹ کیلومتر است.
میانگین عرض ریگ جن ۴۰ و طول آن حدود۲۰۰ کیلومتر است.
این سرزمین جادویی نفرین شده که بشکل حرف ال (L) لاتین است، آنقدر پستی و بلندی ماسه ای از یکسو و باتلاق نمک از سوی دیگر در دلش نهفته دارد که امکان رفت و شد را به کسی نمی دهد، یعنی کویرنورد یا اسیر باتلاق های سر به مهر آن می شود یا با مانع ستبری به نام تلماسه های سر به فلک کشیده اش.
به گفته محمد ابراهیم عامری کارشناس سازمان محیط زیست و عضو گروه فاتحان ریگ جن در سال ۸۴، در برخی از جاهای ریگ جن ارتفاع این تپه ماهورها حتی به یکصد متر هم می رسد و به همین خاطرهم گروه آنها در سال یاد شده برای گریز از این تپه های رفیع دست نیافتنی مجبور شده پس از اخذ اطلاعات ماهواره ای و یافتن کوتاهترین تپه ها، مرتب از این تپه پست به آن تپه پست جابه جا شوند تا بتوانند با خودروهای دو دیفرانسیل خود و به مرور از دل کویر جن عبور کنند.
اما بدتر از تل های رمل، خطر باتلاق های نمکزار است که کویرنوردان در صورت عبور از روی آنها که کاملا با عایقی از کریستال های نمکی پوشیده شده اند، به درون آنها می افتند و درچنین شرایطی هم اگر یارو یاور و تجهیزات کافی نظیر وینچ و چرثقیل یدک کش و ... در کار نباشد، دیگر باید براستی منتظر سرو کله زدن با اجنه و ارواح کویر جن بود.
**ریشه افسانه کویر جن**
----------------------------
گذشته از سختی عبور از موانع طبیعی که سبب متروکه ماندن، گمنامی و در یک کلام قصه بافی مردم محلی در باره این سرزمین شده، حقیقت دیگر این است که آنقدر تپه ماهور کوچک و بزرگ در دل ریگ جن وجود دارد که وقتی جریان باد در لابلای آنها می پیچد، خود بخود آواها و صداهای عجیب و غربی در فضای آن تولید می کند که باعث می شود ذوق خیالپردازی مردم بیشتر گل کند و آنها منشاء این اصوات وهمناک را به اجنه و شیاطین نسبت دهند.
وانگهی وقتی جریان شدید طوفان های کویری سبب جابه جا شدن مستمر تلماسه ها از اینسو به آنسو دشت کویر می شود، اوضاع بیشتر بیخ پیدا می کند چرا که همین مساله باز هم به قوام و قوت سناریوی خودساخته محلی ها در باره حضور اجنه در منطقه اضافه می کند و این مساله دلیل دیگری می شود برای اثبات این ادعا که این خطه واقعا جولانگاه اجنه و شیاطین پلید و ارواح خبیثه است.
بعلاوه غیبت انسان از یک محدوده و وجود اشکال غیر عادی عنصر دیگری است که سبب نقش آفرینی جن در یک ماجرا می شود.
حسن مقیمی عکاس محیط زیست معتقد است: جن در جاهایی که خارج از محدوده و دایره قدرت انسان است و نیز جاهایی که اشکال غیرعادی مثل کوه ها و بادگیرها و... وجود دارد، دستمایه تخیلات انسان قرار می گیرد به همین خاطر هم ما اسامی غریبی مانند دودکش جن یا ریگ جن مواجهیم.
**مختصات زمین شناسی ریگ جن**
----------------------------------------
کویر جن، دشت وسیعی است مملو از تلماسه های کوتاه و بلند به شکل برخان(هلالی)، قورد(هرمی)، سیف(شمشیری) و سیلک (طولی).
شنزار کویر جن در قسمت جنوب، مرکز و جنوب شرقی و اراضی شور آن در قسمت شمالی آن قرار دارد.
به ریگزارهای کویر جن که از جنوب به صورت دیواری باریک در جهت غربی آغاز می یابد، دم ریگ جن گفته می شود.
در واقع می توان گفت که تمام ریگ جن دارای رسوبات نمکی است و عمده ی رسوبات و مواد فرسایشی آن از دامنه های فرسایش یافته البرز شکل گرفته است.
دورتا دور ریگ جن در حصار ارتفاعات قرار دارد، از ارتفاع گوگرد در شمال غرب به درازای حدود ۸۰ کیلومتر بگیر تا برو به کوه گچاب در شمال شرق به طول۴۰ کیلومتر، کوه نخجیر در غرب و محدوده پارک ملی کویر، شیطان کوه و کوه دم در جنوب غرب، کوه ملا هادی (کوه بزرگی) در جنوب و بالاخره کوه زرومند در جنوب شرقی ریگ جن.
در باره دلیل بوجود آمدن ریگ جن گفته می شود در جنوب شرق دشت گرمسار رودخانه شور(لات سمنان) وجود دارد که دشت گرمسار و ارتفاعات حاشیه آن حوضه آبریز آن بوده است.
این رودخانه پس از عبور از دامنه های شمالی ارتفاعات سیاه کوه و زهکش کردن دشت مذکور به شمال غربی کویر ریگ جن می رسد.
از طرفی خاک منطقه بدلیل حضور تشکیلات سنگی شور و گنبدهای نمکی و بالابودن سطح آب زیر زمینی در جنوب دشت و تبخیر سالانه، اغلب بخصوص در منطقه شمالی، شور و قلیایی است.
مواد آبرفتی و رسوبات ناشی از رودخانه های منتهی به ریگ جن که عمدتا از شمال غرب به سمت جنوب شرق امتداد دارند، در اثر سائیدگی و خردشدگی بصورت ذرات ریز و درشت در داخل کویر باقی گذاشته شده است. این رسوبات در تشکیل دشت های آبرفتی ریگ جن موثر بوده و رسوبگذاری کاملی از نظر تشکیلات رودخانه ای در دشت های ریگ جن بوجود آورده است بدین نحو که در موقع ورود رودخانه به دشت،بواسطه وسیع تر شدن ناگهانی بستر رودخانه سرعت آب نیز به مراتب کم شده و رسوبات داخل آب با آب روی زمین پخش شده است. در موقع پخش آب و مواد محتوی آن روی دشت، اول مواد درشت و سنگین تر از سایر ذرات در ابتدی محل ورود رودخانه به دشت در داخل بستر رودخانه و در کف آنها باقی مانده و بعد ذرات ریز دانه با توجه به سرعت آب و وزن آنها رسوبگذاری می شود.
ارتفاع متوسط ریگ جن در قسمت جنوبی،شرقی و غربی از۷۰۰ متر تا۷۲۰ متر متغیر بوده (بغیر از تپه های ماسه ای) و در بستر شمالی تا۶۸۰ متر نیز کاهش می یابد.همین کاهش ارتفاع در نواحی شمالی و بالا بودن سطح آبهای زیر زمینی در این منطقه باعث ایجاد کویرهای رسی خیس و یا باتلاقهای نمکی در این منطقه شده است.
در ریگ جن به غیر از چند چشمه آب بسیار شور و تلخ در حاشیه ارتفاعات پراکنده ریگ در فواصل بسیار زیاد هیچگونه چشمه آبی در منطقه ریگ جن وجود ندارد.این عامل به همراه وجود باتلاقهای نمک و تپه های ماسه ای مرتفع عواملی هستند که این منطقه را در طول قرنها از دسترسی انسان دور نگهداشته اند.(سایت کویرها و بیابان های ایران)
**آب و هوای ریگ جن**
----------------------------
ریگ جن بعنوان قسمتی از فلات مرکزی ایران دارای آب و هوایی شبیه سایر نقاط حاشیه این فلات است، فلاتی که بر اثر واقع شدن در حصار ارتفاعات اکنافش از دریافت رطوبت دریایی محروم است و به همین دلیل هم از آب و هوایی خشک و بیابانی برخوردار است.
با توجه به نبود ایستگاه هواشناسی در ریگ جن و بر اساس آمار هوای شهرهای حاشیه منطقه از جمله گرمسار در شمال و جندق در جنوب ریگ جن می توان گفت دمای بخش شمالی ریگ جن بین -۱ تا +۴۸ درجه سانتیگراد متغیر و در جنوب بدلیل مجاورت با تپه های ماسه ای دم ریگ، این دما در تیر ماه تا +۵۰ درجه سانتیگراد هم افزایش می یابد.
بیشترین متوسط رطوبت مربوط به آذر با۷۱ درصد و کمترین درصد نسبی مربوط به خرداد با ۲۲ درصد است.
براساس مطالعات ۱۰ ساله (۶۵ تا ۷۵) بطور متوسط هشت ماه از سال میانگین درجه حرارت از ۵۰ درصد رطوبت نسبی بالاتر بوده یعنی هوا بشدت خشک است و چهار ماه از سال یعنی فصل سرما و بارندگی رطوبت نسبی هوا بر درجه حرارت غلبه کرده و هوا تا حدی مرطوب است.
**گونه های گیاهی و جانوری کویر جن**
------------------------------------------
اطلاق کلمه ریگ به این منطقه این تصور را ایجاد می کند که شاید کویر جن کاملا توسط شن های روان یعنی ریگ پوشیده شده در حالی که قسمت عمده ریگ جن را باتلاقهای نمکی و کویرهای مسطح پفکی پوشانده و همین مساله هم امکان رویش گیاه را از بین برده است.
در واقع اقلیم خشک و ترکیب خاک(نمک و گچ) رویش گیاهان را در این خطه بسیار مشکل و محدود کرده است.
به گفته کارشناسان، در مناطق باتلاقی و دشتی شمال و مرکز ریگ جن زندگی نباتی و جانوری چندانی قابل مشاهده نیست و تنها در مناطق دارای پوشش ریگزار در شیبهای غربی بندرت می توان پوشش درختچه های یکساله تاغ را مشاهده کرد اما در حاشیه و منطقه دم ریگ وضعیت بکلی دگرگون می شود و در این مناطق تنها گیاهانی قابلیت رویش دارند که علاوه بر مقاوم بودن در برابر شوری و خشکی قابلیت سازگاری با سختی اقلیم مناطق کویری را نیز دارا باشند. برخی از این گیاهان عبارتند از: سالسولا، اشنان، تاغ، گز و خار شتر.
در منطقه شمال غربی و غربی ریگ جن در مجاورت کوه های سیاه کوه و نخجیر بوته های روناس با ساقه های ضخیم و بلند وجود دارد که از آن برای مصرف سوخت استفاده می کرده اند و برخی از آنها برای رنگرزی نیز مورد استفاده قرار می گرفته اند.
پوششی گیاهی مناطق استپی حاشیه ریگ جن شاملگندمیان، جو وحشی، باریجه، نعناکوهی، کاهوی وحشی و کلاه میرحسن است که گیاهانی یکساله وعلفی منطقه هستند،همچنین به بوته های قیچ ، کاروانکشو چوبک نیز می توان اشاره کرد.
پوشش گیاهی در منطقه دم ریگ در زمین های ماسه ای پوشیده از درختچه های
تاغ و بندرت اسکنبیل است. بواقع هرچه به سمت غرب پیشروی کنیم این پوشش انبوهتر می شود.
از دیگر جوامع گیاهی در ریگزارها می توان به نسی ، دم گاوی ، نتر و ... اشاره کرد.
با همه این تفاصیل گفته می شود که ناحیه ی وسیعی از ریگ جن فاقد پوشش گیاهی و پراکندگی جانوری است و هنوز از وضعیت پوشش گیاهی و حیات وحش کویر این منطقه اطلاعی در دست نیست.با این وجود در حواشی آن یعنی هموار سینه کوه در دهانه ی چاه گرگ و دهانه ی ظلمات و همینطور دامنه های کافرکوه وجود جبیر و گور ایرانی گزارش شده است.همچنین در حاشیه ی شمالی دامنه ی کوه ملا هادی چند نمونه آگامای سروزغی مشاهده شده و همین طور در حاشیه ی آن از راه جندق چند نمونه عقرب صید گردیده است.(ترحمی، مرداد ۹۱)
بواقع به همان نسبتی که در باره جنی بودن این کویر شایعه برسر زبانهاست، در باره برهوتی بودن و نبود نشانه حیاتش هم حرف و حدیثها وجود دارد.
خیلی ها بر اساس همین الگو یعنی سناریوی جن سالاری در باره بافت گیاهی و جانوری این خطه هم سخن می گویند و انگار تصویری شبیه کره ماه از کویر جن در ذهن خود می سازند، یعنی برهوتی مطلق عاری از هرگونه حیات و زندگی.
اقلیم خشک اما اطلاعات جاری بخوبی نشان می دهد که دستکم در قسمت های زیادی از این منطقه گونه های جانوری و گیاهی وجود دارد و حتی برخی گزارش ها از وجود آثار جانوری در قلب کویر جن هم خبر می دهد کمااینکه عامری کارشناس محیط زیست از مشاهده ردپای گرگ در مرکز ریگ جن خبر داده است.
ازاین گذشته، در منطقه دم ریگ بدلیل تعدیل سختی کویر و افزایش پوشش گیاهی، تنوع زیستی تیپیک مناطق کویری قابل مشاهده است.این تنوع شامل روباه شنی، گربه شنی، کاراکال، خرگوش، موش جرد، موش پامسواکی، پایکا، انواع مار و عقرب، انواع آگاما و جکو، شاهین، سارگپه بیابانی، عقاب طلایی، گرگ، شغال و... است.
همچنین گفته می شود که در زمان شاه عباس این منطقه دارای گله های آهو بوده که احتمالا بدلیل شکار بی رویه منقرض شده اند.بعلاوه ریگ جن با چند منطقه حفاظت شده از جمله منطقه شکار ممنوع ملاهادی، منطقه حفاظت شده عباس آباد نایین، منطقه شکار ممنوع اردستان، منطقه شکار ممنوع چوپانان و بخصوص پارک ملی کویر که یکی از زیستگاه های یوز آسیایی است، مجاور است و می توان بر این باور بود که بسیاری از حیات وحش این مناطق در قسمت هایی از ریگ جن نیز زیست می کنند.
**فتح گمنام خانه جن**
--------------------------
برنامه عبور از ریگ جن به سال ۱۳۸۰ بازمی گردد و بعد از چهار دور ناکامی و کسب تجارب اولیه کویرنوردانی که در رویای عبور از کویر جن بودند، این کار سرانجام در سال ۱۳۸۴صورت گرفت.
در واپسین و پنجمین مرحله با تشکیل گروهی ۱۴نفره متشکل از تخصص های مختلف با در اختیار داشتن هفت دستگاه خودوری دو دیفرانسیل، نقشه ماهواره ای، کامپیوتر دستی، تلفن ماهواره ای، یکهزار لیتر آب، دو هزار و۴۰۰ لیتر بنزین، غذا و تجهیزات مورد نیاز دیگر بالاخره این اتفاق افتاد و کویرنورد برغم اینکه تصور می کردند سفرشان ۱۵ روز طول بکشد در پنجمین روز و پس از آغاز سفر خود از غرب ریگ جن، از شرق آن خارج شدند.
عجیب این است که همه این پنج مرحله سفر ماجراجویانه در سکوت شکل گرفت و شادی پس از موفقیت آنها را هم هیچکس نشنید.
اکنون نیز اعضای این گروه ۱۴ نفره که به همت خود توانستند برای اولین بار از کویر مرکزی ایران عبور کنند را تقریبا هیچکس نمی شناسد و در هیچ کجا هم معروف نیستند، اما نام ایران و کویر مرکزی آن آنقدر معروف است که یکصد سال قبل افرادی از اروپا قصد پیمودن مسیر آن را داشتند.
البته ناگفته نگذارم که هم اینک علائمی وجود دارد که نشان می دهد گذشتگان نیز توانسته اند از کویر یادشده عبور کنند.
در۳۰ کیلومتری جنوب مرکز ریگ جن سنگ های سیاه رنگی به چشم می خورد که سرباره ذوب فلزات معدنی است.این سرباره ها پس از ذوب مس استخراج شده از ارتفاعات کوه بزرگی(کوه ملاهادی) و سایر معادن مس منطقه در اینجا رها شده اند.این روش ذوب فلزات در ایران سابقه ای بسیار کهن دارد که سالهاست دیگر مورد استفاده قرار نمی گیرد و در این روش از درختچه های سیاه تاغ برای افروختن آتش و ذوب فلزات استفاده می شده است.
این گونه گیاهی بدلیل قابلیت شکستگی و آتش پرحرارت و با دوامش بیشتر مورد قطع و بهره برداری قرار می گرفته و برای ذوب سنگ های معدنی و فلزات در کوره های ذوب فلزات سوزانده می شده است. پوشش گیاهی در مکانی که سرباره ها رها شده نسبت به سایر نقاط اطراف تنک تر است. این امر موید آن است که تاغ ها در این منطقه مورد استفاده قرار گرفته اند و همین کافی است که بپذیریم در گذشته های بسیار دور کسانی بوده اند که به مرکز ریگ جن دسترسی داشته اند بدون آنکه حتی نامی از آنان در تاریخ ثبت شود.
**زیبای خفته در خانه اجنه**
-------------------------------
طبیعت بکر و دست نخورده ریگ جن بسیار سخت و خشن به نظر می رسد و همین مساله هم باعث عجز انسان از دسترسی به آن شده و باز همین مساله هم بنوبه خود هزار افسانه عجیب و غریب و من درآوردی راجع به آن بر سر زبانها انداخته است.
این افسانه ها نه تنها چهره ای مخوف و جهنمی از این خطه را در اذهان مردم آفریده و سبب شده تا قرنها این وادی زیبا و دست نخورده به نوعی غریب و تک افتاده بماند و از چشم مردم بیفتد و کسی هم جرات نزدیک شدن به آن را پیدا نکند بلکه حتی کاری کرده که ظاهرا هیچ نام و نشانی هم از ریگ جن در نقشه ها یافت نشود و حتی اعلام شود در نقشه های جامع تهیه شده بوسیله سازمان نقشه برداری ایران هیچ اطلاعاتی از منطقه ریگ وجود ندارد.
برغم این قصه ها، کویر موسوم به جن، همه زیبایی های مناطق دیگر کویری را در خود دارد: از بیکرانگی زمین و زلال آسمانش بگیر تا جادوی ستاره های سحرانگیز شبش و سخاوت سکوت دلارامش و نجوای روح انگیز و رازگون نسیمش و خلق زیباترین منظره خدارنگ در افق خونرنگش.
و من امروز در بخشی از تپه حریر ماهورهای این کویر رهایم، رها از دغدغه شهرها و دلارام از ترنم نسیمی که مرا به ورای اوهام و به سرزمین لایتناهی زیبایی های نهفته در بطن اسطوره ای این دیار می برد.
راستش را بخواهید الگوی ذهنی من از این خطه،نحسی اجنه و خبث طین شیاطین نیست، فرط زیبایی های دلفریبی است که بدلیل نرسیدن پای بشر به آن همچنان دست نخورده و خیال انگیز باقی مانده و کاش نیز همچنان باقی بماند.
من کویر جن را به مثابه زیبای خفته ای می دانم که سالهاست مبرا از نقش مخرب انسان در بستر داغ و فرحناکش آرمیده و انگار خود نیز دوست دارد ولو به بهای بدنامیش و انتسابش به صفات اهریمنی، تا ابد نیز اینگونه بکر و ساکت و شگرف و دست نخورده در دل ایران بیاساید و تا ابد بپاید.
البته ظاهر این تخیل شاعرانه چندان هم از خصوصیات آناتومیک و شکلی کویر جن دور نیست تا آنجا که گفته می شود این خطه از فضا مانند یک پری دریایی یا زیبای خفته ای به نظر می رسد، زیبایی که با حالتی عشوه‌گرانه آرمیده، در حالی که یک روانداز تور برخود انداخته و موها و ریشه‌های روانداز از تختش آویزان است.
مختصات جغرافیایی منطقه بر حسب اعضای پیکر این زیبای خفته اینگونه توصیف شده است:
ا- سر زیبای خفته در قسمت پیشانی و در قسمت منطقه علم در جنوب غربی نخلک واقع است.
۲- نوک پای زیبای خفته در ابتدای ریگزار نزدیک زرومند قرار دارد.
۳- باسن زیبای خفته، حدود الله‌آباد (مزرعه جواد) یا بالاتر و گرگرآباد و شاید کمی بالاتر از آن است.
۴- زانوی زیبای خفته حدود کوچه زرومند نزدیک همت‌آباد ونصرت‌آباد واقع است.
۵- ناف زیبای خفته، پیرامون باتلاق‌های آبریزهای رودخانه نهو و کوه هزار دره را در برگرفته است.
۶- گردن زیبای خفته در همان حدود منطقه علم قرار دارد.
۷- چوپانان که در پاشنه پای زیبای خفته واقع است.(مستقیمی، اسفند۹۱)
بدین ترتیب اگر قرار باشد این بکرترین و ناشناخته ترین بخش کشورمان را بر حسب صفات زادبومش بنامم، بغایت ترجیح می دهم بجای دیاری جن زده یا جهنمی، آن را سرزمینی رویایی بخوانم که انگار همین حالا و بدون هیچگونه تعدی و دست درازی بشر از کارگاه خلقت بیرون آمده است.
پرپیداست که هرچه ازعجایب ریگ جن یا بهتر بگویم از ظرایف این جن زیبا سخن بگوییم مشتاقان زیادی از داخل و خارج مایل به دیدن آن هستند،پس چه بهتر که بجای پرداختن به اوهام و خرافات، از واقعیت های بکر و دست نخورده آن سخن برانیم.
درهمین زمینه، محمد ابراهیم عامری کارشناس محیط زیست و یکی از ۱۴ نفری که تاکنون پایش به مرکز این خطه باز شده، پیشنهاد داده که کویر جن بعنوان
طبقه یکم رده بندی اتحادیه جهانی حفاظت(ای یو سی ان) تعریف شود.
طبقه مزبور شامل مناطق دست نخورده محسوب می شود و راهبرد اتحادیه جهانی حفاظت هم این است که بعضی از جاهای بکر دنیا را در این طبقه بگنجاند و بعنوان شاخص اندازه گیری مناطق بکر زمین به نسل های آینده معرفی کند.
عامری معتقد است:کشور وسیع ما با طبیعت متنوع و کم نظیرش که زاییده شرایط متعدد زمین شناسی،اقلیمی،روند تکامل حیات و عوامل زیستی است، توانسته است نمونه های شاخص و منحصر به فردی از اکوسیستم ها را در قالب چهار رده:
پارک ملی، اثر طبیعی ملی، پناهگاه حیات وحش و منطقه حفاظت شده تحت مدیریت خود داشته باشد.
به گفته وی، از شش رده طبقه بندی نوین اتحادیه جهانی حفاظت، چهار طبقه آن با مناطق تحت حفاظت در ایران همخوانی دارد و در خصوص طبقه یک، ذخیره گاه طبیعت محدود شده مناطق بکر و مهار نشده، مطالعاتی در مناطق ناشناخته کشور در دست مطالعه است که می توان از منطقه ریگ جن با وسعت تقریبی چهارصد هزار هکتار واقع در قلب کویر نمک کشور نام برد.این تحقیق که حاصل مطالعات میدانی خاص این گونه مناطق و در سخت ترین شرایط ممکن زندگی(با اولین حضور انسان در منطقه) در این عرصه بکر و ناشناخته کشور است به جایگاه ویژه این منطقه ناشناخته از کشور پرداخته و توانسته بخش مهمی از ابهامات این منطقه را به علاقه مندان به طبیعت متنوع کشور ارائه دهد. بررسی های میدانی و نتایج به دست آمده نشان می دهد که این منطقه با ویژگی های طبقه یک(مناطق بکر و مهار نشده) همخوانی دارد.(عامری، فصلنامه شماره ۴۷)
پس از عبور موفقیت آمیز گروه آقای پارسا از وسط ریگ جن، صحبت هایی در باره زمینه سازی برای عبور مردم علاقه مندان از این عرصه بکر نیز مطرح شده است.
با توجه به شرایط طبیعی و اقلیمی ریگ جن هنوز معلوم نیست چقدر امکان باز کردن پای مردم به این خطه فراهم است اما ظاهرا پس از عبور گروه یاد شده از وسط عرض کویر جن تلاش هایی در این زمینه دردست انجام است.
‌بر همین اساس در برنامه آینده پروژه ریگ جن، ایجاد شرایط مناسب برای عبور مطمئن همگانی جهت علاقه مندان محیط زیست، گردشگران، محققان و کارشناسان اعلام شده وبه همین منظور هم ارتباطاتی با سازمان میراث فرهنگی و گردشگری‌ ،محیط زیست و سازمان نقشه برداری کل کشور برقرارشده و این حرکت با کمک یک N.G.O فعال در امور مربوطه در دستور کار قرار گرفته و از نظر تهیه تجهیزات رهیابی و نقشه خوانی نیز دو دستگاه GPS با قابلیت های مورد نیاز این پروژه سفارش داده شده که این سفارشات با توجه به ضعف های سیستم های موجود در بازار ایران که فاقد دقت و کارآیی لازم هستند‌، بصورت ویژه در نظر گرفته شده است.(قدیمی،۱۴آذر۸۷)
با توجه به همه مشکلات موجود هنوز معلوم نیست چه موقع امکان ملاقات مردم کشور با این زیبای دلربای خفته ای که قرنهاست در سکوت محض خانه اجنه به خواب عمیقی رفته است، فراهم شود، زیبایی که انگار حالا حالاها دوست ندارد از خلسه خواب خیال انگیزش بدر آید و آرامش روح انگیزش را برهم زند.
اینک من در منطقه چوپانان در جوار پاشنه پای این زیبای خفته ام و از همینجا می توانم نشانه های آغاز راه زندگی را در مسیر رد پای جانداران کویری بر لوح بکر کویر جن مشاهده کنم.
در گستره آفرینش نقش و نگار منبعث از بازیگوشی باد بر گستره تلماسه ها چشمم به خطوط باریک و معوج رد پای حشرات کویری و موش پامسواکی
(دارای پاهای مودار مناسب زیست در شنزار) در روی صفحه براق شن های کویر جن دوخته شده و گوشم به شنیدن سمفونی نسیم ملایم عصرگاهی که در هماوایی سازهای ارکستر طبیعت این دشت در حال نواختن است.
بواقع باید دانست که یگانه گوهر جذابیت این زیبای خفته به همین اصالت و اورژینال بودن زادبوم اوست که انسان حریص تسخیر و تصاحبش را حتی به مدد گرفتن از اجنه هم وادار کرده اما خوب است این را بدانیم که اینجا نه خانه اجنه و اشباح که بارگاه فرشته زیبایی است که با افشاندن حریر گیسوانش بر روی شانه هایش، عشوه گرانه به افق آفرینش چشم دوخته و می خواهد همچنان از دست تطاول زمانه مصون بماند و شاید بعنوان بازمانده فرشته ای دریایی(به اعتقاد زمین شناسان، کویر مرکزی ایران در زمانهای گذشته دریای کم عمقی به نام اوتیس بوده که در مرور زمان و به علت گرمی هوا خشک شده است) بکر و دست نخورده و اصیل باقی بماند و چه خوبتر است که ما نیز با احترام به این خواست بحق، این بخش از کشورمان را حتی با انتسابش به اجنه، دست نخورده باقی گذاریم و همانطوریکه کارشناسان می گویند کویر جن را بعنوان طبقه یک نظام رده بندی اتحادیه جهانی حفاظت(ای یو سی ان) تعیین و معرفی کنیم و این کار نیز در گرو تصویب شورای عالی محیط زیست کشور است.
منابع:
۱-لغت نامه دهخدا
۲- ادیب ، محسن، کویرها و بیابان های ایران، ریگ جن، سرزمین افسانه ها، آذر۹۱
۳- سلوتی، ساسان، بابانیانوری، معصومه، بیابان گردی در ایران، پاییز۹۰، انتشارات ایرانشناسی، چاپ اول، ص ۱۹-۲۰
۴- هدین، سون، کویرهای ایران، ترجمه پرویز رجبی، انتشارات انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چاپ دوم، ۱۳۸۱
۵- ترحمی، شیما، آشنایی با ریگ جن، سایت کویرها و بیابان های ایران، مرداد ۹۱
۶- مستقیمی(راهی)، محمد، ریگ جن – زیبای خفته، اسفند۹۱، منبع:http://doolende.mihanblog.com/post/۷۳
۷-عامری، محمد ابراهیم، ارزش های حفاظتی کویر ریگ جن، فصلنامه محیط زیست، شماره ۴۷
۸- قدیمی، مرتضی، چشم هایی در آسمان کویر(عبور از ریگ جن)، سایت آفتاب،۱۴آذر۸۷
۹- سایت کویرها و بیابان های ایران

از: محمدرضا شکراللهی
۵۴۳


text/html 2013-06-22T10:47:57+01:00 doolende.mihanblog.com م - راهی http://doolende.mihanblog.com/post/80

زیبای خفته رندانه به سرقت رفت(1)


زیبای خفته در خانه اجنه(بخش اول)

اصفهان- امروز سر به بیابان گذاشته ام، نه برای گریز از دست آدمها، که برای دیدار اجنه شاید.

اصوات وهمناک، چشمان خونرنگی که انگار تو را می پایند، سایه هول انگیز و تودرتوی خط الراس تپه ماهورها در گستره ناکجاآباد زمین،زوزه رعدآسای طوفان در دشت ناشناخته کویر، ناله جانسوز ارواح سرگردانی که اسیر ابدی محبسی گمنامند، قهقهه شوم اسکلت هایی که چندش آرواره کشدارشان مدام می جنبد، باتلاق های نمکزاری که برای بلعیدن تو پولک حریص و ترد خود را پنهان کرده اند، ارتعاش تندرآسایی که با فرود سم اجنه روی طبل چروک دشت، پرده آسمان کبود را می لرزاند و کشش نیروی مرموزی که لحظه به لحظه تو را به سوی دیار شیاطین و ارواح پلید فرامی خواند.

اینجا درگاه مخوف ورود به سرزمین اجنه است، جایی که تا همین چند سال پیش هم پای هیچ تنابنده ای به آن نرسیده بود و هنوز هم جزو نقاط اسرارآمیز و دلهره آور جهان محسوب می شود.

انگار بختم بلند است، امروز گذرم به این دیار ناشناخته افتاده، دیار غریبی که حس غریب تری را در وجودم آکنده است: حس آمیخته با رعب، وهم، کنجکاوی، شگفتی، هیجان و درکی نو از معمایی کهنه.

من امروز سفری در پیش دارم که با همه سفرهای گذشته ام از زمین تا آسمان فرق دارد، همه سفرهای گذشته ام به دیار آدم و آدمیزاد بوده، این بار به دیار جن و اجنه.

نه، نخندید، آخر اسمش هم همین است:ˈریگ جنˈ.

دیدید؟ اسمش هم دلهره آور است و با شنیدنش، پرنده ذهن ناخواسته بسوی دیار ناشناخته و اوراد و اوهام می رمد یعنی به دیار ارواح و اجنه که انگار همیشه دنیای آنها با ترس و وحشت و عجایب و شگفتی ها قرین بوده است.

اما براستی این چه حس دوگانه غریبی است که هم از چیزی بترسی، هم جذبش شوی، عین قصه جن و پری که هم مرعوبشی، هم مجذوبش، مرعوبشی چون از آسیبش می هراسی و مجذوبشی چون کنجکاو دانستن بیشتری.

من امروز مبتلای این حس دوگانه، سپیده نزده سر به بیابان گذاشته ام تا به دیار اجنه بروم.

تا آمدم از شهر نایین در145 کیلومتری شرق اصفهان بیرون بزنم، صلاه ظهر شد که به حاشیه ریگ جن واقع در دشت کویر مرکزی ایران رسیدم.

اصلاˈ نمی دانم تا حالا اسم ˈریگ جنˈ را شنیده اید یا نه اما اگر شنیده اید، حتما لحظاتی روی نام اسرارآمیزش مکث کرده اید و چه بسا خیالات اجق و جق هم در باره اش بسرتان زده است.

نقداˈ، فقط این را بدانید که ریگ جن واقع در غرب کویر مرکزی کشورمان، منطقه ای است که از شمال به جنوب سمنان و گرمسار، از غرب به پارک ملی کویر(در فاصله ای نه چندان دور از جنوب شرقی پایتخت) و تنگ ظلمات، از شرق به محور جندق- معلمان و از جنوب به شمال انارک و چوپانان واقع در استان اصفهان محدود می شود.

این را هم همین جا سرراست بدانید که حدود90 درصد این دیار اسرار آمیز در قلمروی اصفهان قرار گرفته و بقیه اش در سمنان.

بعضی ها، اینجا را ˈکویر جنˈ هم می خوانند و من در یک روز ملس بهاری در پرتو زلال آسمان لاجوردی از حاشیه غربی این خطه ی رازگون سردرآوردم و خواه ناخواه رفتم توی جلد اجنه.

بعد از ساعتی بیابانگردی از پنج کیلومتری شمال غرب چوپانان وارد حاشیه ریگ جن شدم، در واقع از همین تپه ماهوری که من الان بر شیب سرسره اش پلاسم و دارم برایتان نقالی می کنم، دیار اسرارآمیز اجنه شروع می شود تا برود به جایی که چشم کار می کند.

** ترکیب نوبر کلمات جن و کویر**

-------------------------------------

به تپه های ماسه ای یا شنی فعال و فاقد پوشش گیاهی، ˈارگˈ (Erg) و در زبان عربی ˈعرقˈ گفته می شود و ما فارس ها هم آن را ماسه زار یا ˈریگˈ می گوئیم.

فوراˈ این را هم بگویم که بعضی، ریگ جن را به نام ˈکویر جنˈ هم می شناسند و در این نوشتار هم مرادم از کویر جن، همان ریگ جن است.

دقیقا مشخص نیست که واژه کویر از چه زمانی وارد زبان پارسی شده است.

بعضی معتقدند کویر ریشه ای از کلمه ˈکبیرˈ عربی به معنی بزرگ دارد و دشت کویر به معنی دشتی بزرگ و پهناور است.

ˈگورˈ یا ˈکورˈ از دیگر کلماتی است که می تواند ریشه اصلی واژه کویر باشد. چرایش این است که این منطقه در زمان های گذشته دارای گلهی گور آسیایی بوده و کور در زبان ساسانی به معنای ساده است پس می توان به این نتیجه رسید که کویر از ریشه ساسانی کلمه کور گرفته شده است.

همچنین ˈکپهˈ یا ˈکفهˈ در پارسی پهلوی به معنی فنجان یا کاسه بوده و از آنجا که کویر مانند کاسه ای محصور به کوه هاست، می تواند وجه تسمیه کویر باشد.

از دیگر کلمات می توان به ˈکفرهˈ اشاره کرد که ریشه عربی دارد و کماکان در صحاری آفریقا به کویرهای آن اتلاق می شود.

در هر صورت، می دانیم دو کلمهˈکویرˈ و ˈجنˈ در فرهنگ عامه ما به اندازه کافی مرموز و وهمناک هست که هر کدامشان براحتی می تواند فکر آدم را زابراه کند، چه رسد به اینکه این دو بخواهند در کنار هم قرار بگیرند و برای توصیف جایی یا کسی به کار بروند و ترکیب نورعلی نور و نوبرشان بشود ˈکویر جنˈ که لابد شنیدنش برای خیالاتی کردن هر کس بغایت بس است.

البته اگر از حق نگذریم، کویر، بخودی خود و بقدر کفایت اغواکننده و دلرباست: از سکوت دلارامش بگیر تا رقص موزون دانه های رملش در پاتیناژ حریر صیقل دشتش و بخصوص زلال تور سپید شبهایش و هوس دستچین کردن یک بغل ستاره فانوسی از طاق سپهرش که پای خیلی ها را از جاهای دور و نزدیک به آن باز می کند، اما همین مکان دنج و دلارام هم بموقعش، بیم و هراس مرموزی به دلت می ریزد تا در قبالش دست به عصا و محتاط باشی و بیگدار به آب نزنی، عینهو زیبای خفته ای که در وهله نخست، رندانه تو را بسویش می خواند تا در بزنگاهی بکر خرت را بگیرد و دخلت را بیاورد.

اما مرموزتر از حال و هوای این مکان سحرآمیز، خود کلمهˈجنˈ است که شنیدنش، لرزه به تن آدم می اندازد و شنونده را به دنیای رمزها و رازها، وهمها و بیم ها،آواها و جیغ ها،آل ها و همزادها، بختک ها و کابوسها،نفرین ها و ناله ها ، نحسی ها و بدشگونی ها، لرزه ها و تقلاهای موحش اشباح و ارواح و در یک کلام مرگ و نیستی و دهشت و فنا می برد.

** صفت مخفی ذات جن**

----------------------------

کلمه جن سوای معنی مصطلح و عامش در میان مردم، در فرهنگ لغت دارای چنین معنائیست:[ ج ِن ن ](ع اِ) پری و دیو.(برهان). پری. ضد انس.||فرشتگان.(منتهی الارب).||هر چیز پوشیده از حواس از ملائکه و شیاطین.(اقرب الموارد)

.پوشیدگی.(لغت نامه دهخدا)

پس پیداست که خفا و پوشیدگی از صفات بارز اجنه است و به تقریر برخی، به همین دلیل هم ملائکه را جن خوانده اند، چون از چشم انسانها پوشیده اند و بازهم به همین خاطر معنی پوشیدگی در تمام مشتقات کلمه جن جاری است، مثلا به قلب و روح ˈجنانˈ می گویند به این دلیل که پوشیده و مخفی است.به بهشت هم ˈجنتˈ می گویند چون از دیدگان ما مخفی است و سپر نیز ˈجنانهˈ نامیده می شود چون شخص، هنگام جنگ پشت آن مخفی می شود. به طفل در رحم ˈجنینˈ می گویند، چون در رحم مادر مخفی است و بالاخره ˈجنˈ را نیز جن می گویند چون از دید ما پنهان است.(ادیب،آذر91)

بدین ترتیب حتما باید بین وجه تسمیه ریگ جن و صفت پوشیدگی رابطه ای وجود داشته باشد و به اعتبار همین فرضیه می توان حدس زد که ˈپوشیدگیˈ، صفت بارز این مکان پهناور هزارتو و رازآلود است.

اما براستی سووال مهم این است که این خطه اسرارآمیز از چه زمانی به جن و اجنه نسبت داده شده و از آن مهمتر اینکه اصولا اینجا چه چیزی را در دلش مکتوم و مخفی باقی گذاشته است که همه می خواهند از آن سر درآورند؟

پاسخ روشن و قاطع سووال اول این است که اصولا هیچ زمان مشخصی برای وجه تسمیه ریگ جن در دست نیست و پاسخ فی البداهه و سربسته سووال دوم می تواند این باشد که این سرزمین علاوه بر بی آب و آبادانی بودنش، از گستره موانع صعب العبور طبیعی اعم از پستی و بلندی بسیاری برخوردار است و به همین دلیل هم همیشه از نگاه کنجکاو آدم ها پوشیده مانده و لابد به همین دلیل هم، مردم نامش را ˈجنˈ نهاده اند.

یکی از کویرنوردان در این باره معتقد است: افسانه ها و داستان های فولکلور و پر ابهام در مورد ریگ جن، عموما نشات گرفته از عجز حاشیه نشینان یا مسافران در عبور از این خطه بوده است،ضمن اینکه وجود گرمای بسیار زیاد در این منطقه با توجه به آن که در قرآن نیز جنس جن گرما و آتش اعلام شده، به احتمال زیاد در انتخاب این نام نیز بی تاثیر نبوده است.همچنین پوشیده بودن قسمت جنوبی ریگ جن از تپه های ماسه ای و صدایی که حرکت باد روی این تپه ها ایجاد می کرده، قطعا از عوامل موثر بر باور عمومی دائر بر وجود قدرتهای متافیزیکی در منطقه است و بالاخره اختلاف زیاد دمای شب و روز و خرد شدن سنگها در اثر این اختلاف فاحش که به ˈگریه سنگˈ شهرت دارد نیز به همین عوامل متافیزیکی منسوب می شده است.(ادیب، آذر91)

با این حساب، ترکیب این دو کلمه رازگون و وهمناک(کویر و جن) برای نامیدن ناکجاآبادی هزار رنگ و سر به تو لابد با یک دنیا دق دل مگویش، صد برابر به حس کنجکاوی و دلهره آدمی اضافه می کند و دست برقضا همین مساله هم شنونده را برای به پیش رفتن در دل آن و تلاش برای شناخت بهترش، بیشتر سر بهوا می کند اما مگر رفتن به دل کویر جن به این الکی هاست که فقط قصد کنی و د برو که رفتی.

اگر راستش را بخواهید تا همین چند سال پیش هم، رفتن به این سرزمین پر رمز و راز جزو محالات بود و حتی کویرنوردان خبره دنیا هم که قصد فتح این سرزمین عجیب وغریب را می کردند، در مقابل هیبتش جا می زدند که نمونه اش ˈسون هدینˈ کویرنورد معروف سوئدی است که خودش هم کاشف ریگ جن محسوب می شود و در سال1900 میلادی قصد عبور از آن را داشته و در کتابش

ˈکویرهای ایرانˈ هم به سفر خود به حاشیه ریگ جن اشاره کرده اما با توصیف زمین های این خطه به نام ˈزمین های موذیˈ (چون به گفته خودش، پاره ای از قسمتهای آن باتلاقی و پاره ای خشک است وبه همین دلیل تشخیص باتلاقی بودنش دشوار است و در صورتی هم که شتری در آن گرفتار شود معمولا بدلیل اینکه امکان خروج ندارد در همان مکان ذبح می شود) اصلاˈ از خیر وارد شدن به آن گذشته و دیگری

ˈآلفونس گابریلˈ اتریشی است که در کتابش ˈعبور از صحاری ایرانˈ تنها به سفرش از روستای ˈعشینˈ به سمت روستای ˈعروسانˈ در حاشیه ریگ جن(1930 میلادی) اشاره کرده ولی جرات ورود به آن را پیدا نکرده است.

هرچند رفتن به چنین جای شگفت انگیزی حتما دل شیر می خواهد اما اگر پای لافم در غریبی نگذارید، خدائیش این چند روز آنقدر در باره کویر جن و عجایب و غرایبش گفته اند و من شنیده ام که همین الان هم که بر فراز یکی از تلماسه هایش این پا و آن می کنم، سخت کنجکاومم و سخت تر بیتابم تا به دل این کویر رازگون سرک بکشم و از اسرارش سر دربیاورم اما مگر با این همه افسانه ی خوفناک و عجیب و از آن بالاتر این هم سختی و عذابی که در باره مسیر عبورش گفته و نوشته شده، براحتی می توان بیگدار به آب زد و پا به خانه اشباح گذاشت و بعدش هم بی هیچ تاوانی، فلنگ را بست و قصر در رفت.

**شکستن طلسم خانه اجنه**

----------------------------

گرچه قفل دروازه این ناکجاآباد مرموز زنگ زده و دست نخورده بالاخره هشت سال پیش(1384) به دست تعدادی از هموطنان ماجراجوی خودمان به سرپرستی شخصی به نامˈعلی پارساˈ شکسته شد و گروهی14 نفره متشکل از تخصص های مختلف موردنیاز برای عبور از هفت خان ریگ جان توانستند طلسم تسخیرناپذیری دیار اجنه را ظرف مدت پنج روز بشکنند و با عبور ازعرض غربی – شرقی آن، امتیاز گذر از ریگ جن را به نام خود ثبت کنند،اما اگر راستش را بخواهید همانها هم که به این سادگی ها موفق به این کار نشدند بلکه بعد از چند بار ناکامی و کلی حساب و کتاب و کلی تدارکات و امکانات از ماشین دو دیفرانسیل گرفته تا تلفن ماهواره ای و آذوقه و هزار خرت و پرت دیگر به جنگ این غول بی شاخ و دم خفته در قلب سرزمینمان رفتند که شنیدنش یک گزارش مفصل دیگر می طلبد.

**ریگ جن ، ˈمثلث برمودای ایرانˈ**

-----------------------------------------

اگر بخواهیم از جهتی دیگر موضوع ریگ جن را ورانداز کنیم باید بدانیم که خیلی ها مدعی اند ترسناکی اینجا بخاطر سرنوشت تیره روزان و قربانیانی است که خواسته یا ناخواسته به آن وارد شده اند اما بر اثر تیر غیب اجنه غزل خداحافظی را خوانده اند و الفاتحه مع الصلوات.

در برخی از کتابهای کویری هم کم و بیش به همین موضوع اشاراتی شده و آمده است که ˈعبور از این منطقه بدلیل باتلاق هایی که در حاشیه آن وجود دارد، بسیار خطرناک بوده و کسانی که قصد سفر به این منطقه را داشتند، معمولا سفر بی بازگشتی برایشان رقم خورده است.ˈ(سلوتی، بابانیانوری، پاییز90)

از اینها گذشته، فرط اغراق در باره این خطه نفرین شده به جاهای باریکتر هم کشیده می شود تا جایی که آدم گاهی دلش برای این کویر ساکت و سربزیر می سوزد که یک عمر آزگار است هرچه خواسته اند در باره اش گفته اند و او را بعنوان جانی بالفطره خوانده و از چشم عالم و آدم انداخته اند.

راستش را بخواهید آدم کلافه می شود از بس حرفهای نشدنی دراین باره می شنود ،ازبس با گزافه گویی هایی مواجه می شود که به عقل خود جن هم نمی رسد، مثل گفتن اینکه،ˈریگ جن جایی است که در قدیم هم کاروان ها جرات عبور از آن را نداشتند و حتی خود شترها هم از ورود به آن ابا می کردندˈ.

هرچند بی برو برگرد، رفتن به این صحرای پرمخاطره و صعب العبور کار هر کسی نیست و تا امکانات کافی وجود نداشته باشد، رفتن به آن خیالی بیش نیست، اما گفتن دروغ های شاخداری نظیر اینکه حتی شتر بیابانگرد هم جرات رفتن به آنجا را ندارد، دیگر از آن حرفهاست.

اگر حقیقتش را بخواهید بخاطر همین خرافات است که برخی، ریگ جان را

ˈمثلث برمودای ایرانˈ می دانند که مقصد کاملا بی بازگشتی است برای ماجراجویان یا غافلان این راه مرگبار. در حالی که ریگ جن نه چیزی شبیه به مثلث است و نه سواحل سرسبز برمودا! نه امواج مغناطیسی زمین در آن با سایر نقاط تفاوتی دارد و نه هواپیمایی بر فراز آن سقوط کرده است.(ادیب،آذر91)

جالب این است که برغم این همه شایعات جورواجور و خوف انگیز، هیچکس دقیقا یا حتی تقریبا نمی داند تا حالا چند نفر جانشان را بالای اینکار گذاشته اند وتا آنجا که من شنیده ام، ظاهرا تنها ˈحسین اکبریˈ رییس محیط زیست شهرستان نایین و یکی از همراهان فعال ما در این سفر کویری از مرگ یک چوپان در ریگ جن در سال گذشته خبر دقیق دارد و اینکه چند روز بعد هم جسدش پیدا شده است.

خیلی ها می دانند که آدم وقتی با پدیده ناشناسی روبرو شود،بخودی خود قوه تخیل و توهمش گل می کند و گاه می کوشد ترسش را در قالب خلق تابوهایی مثل اجنه و ارواح توجیه و برای خود قابل تحمل کند و گاه برعکس تقلا می کند جایی برای تجلی رنگاب آرزوهای محالش بیابد کمااینکه سون هدین در کتابش، افسانه ای را از مردمان آن زمان روایت می کند که معتقد بودند در مرکز ریگ جن بهشت گمشده ای وجود دارد که مملو از جنگل

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد