چوپانان            زادبوم من

چوپانان زادبوم من

تو مادر منی
چوپانان            زادبوم من

چوپانان زادبوم من

تو مادر منی

در سوگ یک دوست


در سوگ یک دوست
چهارشنبه 9 اسفند 1391

دکتر مشتاقی را ظهر عاشورا در آرامستان چوپانان دیدم. دوستی گفت: اورا می شناسی؟ به او نگاه کردم و اندیشیدم و مستاصل گفتم : متاسفانه بجا نمی آورم . گفت:دکتر مشتاقی . هرچه نگاه کردم ، هیچ خط و نقشی از چهل سال پیش در چهره اش نیافتم. یاران قدیم بخصوص اگر همشهری باشند و با شمیم ولایت معطر بسیار دلپذیرند.

ادامه مطلب ...

متن سخنرانی استاد افضل برای رونمایی از کتاب «چوپانان، نگین کویر»

متن سخنان استاد مهدی افضل
در مراسم افتتاحیه نمایشگاه و رونمایی از کتاب «چوپانان، نگین کویر»
سلام علیکم؛
ادامه مطلب ...

کتاب «چوپانان، نگین کویر» چاپ شد


کتاب «چوپانان، نگین کویر» که به قلم استاد مهدی افضل نگارش یافته است در آخرین روزهای سال ۱۳۹۰ مراحل چاپ و صحافی خود را گذراند و برای اولین بار در نمایشگاه نوروز ۱۳۹۱ چوپانان عرضه خواهد شد.

(از آنجا که نگارش این کتاب، کاری بزرگ در زمینه فرهنگی چوپانان است این مطلب تا نوروز در بالای سایت قرار داده می‌شود)






مردم چوپانان چون خود بهترینند شایسته بهترین‌ها نیز هستند. برای تالیف این کتاب از مستنداتی استفاده شده است که راویان آن هرکدام دائره المعارف پیشینه چوپانان هستند، گنجینه‌هایی که قریب به اتفاقشان بیش از هشتاد بهار و پاییز را پشت سر گذاشته‌اند. 
البته ادعا نمی‌شود که این اثر، تالیف بی‌نظیریست ولی دل نوشته‌ایست که جای خود را در دلها باز خواهد کرد. امیدوارم این کتاب، شایسته نام بزرگش باشد و مورد اقبال مردم بزرگوار چوپانان قرار بگیرد.


مهدی افضل
اسفند ۱۳۹۰
(26) نظرات
  موضوع: رویدادهای ویژه ،  نوشته شده در تاریخ شنبه 20 اسفند 1390 ساعت 11:03 ق.ظ
نویسنده: سعید مالکی

درگذشت خانواده حمید مرتضوی در حادثه رانندگی


پسین امروز پنجشنبه ۱۳۹۰٫۸٫۱۹ در طی یک حادثه تصادف رانندگی که در جاده اردکان به چوپانان رخ داد شادروان حمید مرتضوی و همسر و دخترش جان خود را از دست دادند.

این ضایعه را به آقای ذبیح مرتضوی و سایر اعضای خانواده ایشان تسلیت عرض می‌کنیم و از خداوند طلب صبر برای بازماندگان و آمرزش برای درگذشتگان داریم.
[خبر از: رضا رستاقی و سایرین]


مراسم سومین روز درگذشت آن شادروانان روز یکشنبه  22 آبان از ساعت 2 تا 4  پسین در مسجد جامع چوپانان برگزار میشود.

مراسم هفتمین روز  درگذشت آن شادروانان روز پنج شنبه  26 آبان از ساعت 2 تا 4 پسین در مسجد جامع چوپانان برگزار میشود.


سوگ‌نامه‌ای به قلم آقای مهدی افضل


چوپانان گریست

چوپانان در سوک از دست رفتگانش گریست و بغض آلود واشکبار بر آشیانی که ویران شد نگریست.          
ذبیح مبهوت است.آیا شانه هایش توانایی تحمل این مصیبت بزرگ را دارد؟
این قول خداوند است که هر کس را به انداره‌ی  تحملش...

آنان که رفتند به شهیدشان پیوستند، روانشان شاد و بهشتی باد. ولی شاهدانشان ماتم زده در حسرت دیدارشان مبهوتند.
ذبیح مبهوت است و شانه های اطرافیانش در هق هق گریه می‌لرزند.
گفتم ذبیح جان فریاد بزن، گریه کن، اشک بریز، پیراهن چاک کن...
فقط نگاهم کرد، چشمانش خیس بود.
ذبیح مبهوت است، کاش می گریست، کاش فریاد می کشید و بغض می ترکاند.
بازوانش را گرفتم و تکان دادم، صدایی ناله مانند از گلویش خارج شد.
با انگشت سبابه‌اش، اشک مرا پاک کرد.
گفتم ذبیح جان از قضا و قدر نمی توان گریخت، این اتفاق باید می‌افتاد چون از قبل نوشته شده بود. (الحکم لله)
باز نگاهم کرد، نگاهش خیس بود.
اندیشیدم چگونه تسلایش دهم، با کدام رفتار، کدام لحن و کدامین واژه؟
فقط توانستم بغض آلود بگویم ذبیح جان خدا صبرت بده...

(119) نظرات
  موضوع: درگذشتگان ،  نوشته شده در تاریخ جمعه 20 آبان 1390 ساعت 12:59 ق.ظ
نویسنده: سعید مالکی

ابوالقاسم زاهدی کهنسالترین چوپانانی در این سرشماری


ابوالقاسم زاهدی که بیش از صد سال دارد بیشتر اوقات در خیابان اصلی چوپانان در کنار خانه‌شان می‌نشیند و رفت و آمد مردم را نگاه می‌کند و با آنها که سن و سال بیشتری دارند گفتگو می‌کند. او فرزند یکی از بنیانگزاران چوپانان است  و با آنکه کهنسال است  دلی شاداب و ذهنی فعال و حافظه‌ای قوی دارد. شنوایی‌اش کم شده است اما هنوز هم بخوبی میتواند ارتباط برقرار کند.
امروز با هم یک عکس هم گرفتیم:


از راست به چپ منصور زاهدی - سعید مالکی - ابوالقاسم زاهدی - مهدی افضل
(3) نظرات
  موضوع: عمومی ،  نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 4 آبان 1390 ساعت 09:31 ب.ظ
نویسنده: سعید مالکی

شما، تاریخ چوپانان، و شجره نامه‌ی پدید آورندگان


و اما چرا شجره نامه باید ضمیمه‌ی تاریخ چوپانان شود؟
تاریخ چوپانان، تاریخ ایجاد و احداث و آبادانی یک روستاست. نه قصه‌ی غم انگیز و نخ نمای ارباب و رعیتی دارد و نه داستان فتوحات سرداری و یا ظهور و سقوط پادشاهی.  پس چه دارد؟ زحمت کشان با صفا و شایستگان با مرامی که تک‌تکشان شایسته‌ی بسی تقدیرند .
بیش از یکصد نفر از این بزرگواران در این کتاب نام برده شده‌اند . حال این شخصیت، ارباب بود و یا رعیت، تفنگچی بود یا شکارچی، زاغ می سوزاند و یا دعا می نوشت، نجار بود یا بقال، در هر صورت با نامی و نشانی از او یاد شده است. حال اگر اینها همه‌ی آنها که باید باشند نیستند ، چه باید کرد؟
عباس خوری ، محمد جندقی و رضا آبگرمی چه گناهی کردند که دیده نشدند؟! نه عکسشان و نه وصفشان. چرا میرزا مهدی، حسین حاج مهدی و عباس مندلی را نگوییم؟ آقا محمد رضا قلی و محمدِ باقر و خیلی های دیگر چی؟
مگر اینها کمتر از آنها بودند و یا خون آنها از اینها رنگینتر بود؟ که صد البته نبود. زبانم قاصر بود و کلامم ناقص که جواب نمی‌شود.
پس به همت فرزندان، نوه و نتیجه های این بزرگواران، ان شاء الله کسی از قلم نیفتد و از همه‌ی از یاد رفته‌ها یاد شود. چرا که همه با هم یا علی گفتند و این آبادی را ساختند.

مهدی افضل
 mahdiafzal31@yahoo.com    
(0) نظرات
  موضوع: عمومی ،  نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 11 خرداد 1390 ساعت 07:05 ب.ظ
نویسنده: سعید مالکی