ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
وبلاگ چوپونون هفته سوم فروردین 1391
نوشته شده توسط: ذبیح نوع مطلب :صندلی داغ چوپونونی ،
نوشته شده توسط: ذبیح نوع مطلب :اشعار چوپونونی ،
سحرگاه امروز دوشنبه فاطمه نجفیان همسر مرحوم کریم اطهری در بیمارستان الزهرای اصفهان دارفانی را وداع گفت.
پیکر انمرحومه صبح فردا سه شنبه در آرامستان چوپانان به خاک سپرده خواهد شد.
نوشته شده توسط: ذبیح نوع مطلب :خبرای چوپونون ،
نوشته شده توسط: ذبیح نوع مطلب :عکس و فیلم چوپونونی ،
مدیر جهاد کشاورزی شهرستان نایین گفت: اراضی زراعی و باغی روستای چوپانان بالغ بر ۲۵هکتار بوده که با احداث کانال آبیاری عمومی به طول سه هزار متر در سال زراعی ۹۰-۹۱، سطح کشت این منطقه با ۱۲هکتار افزایش به ۳۷هکتار رسیده است.
به گزارش خبرنگار اینا از نایین، احمد رضا باقریان در بازدید فرماندار و هیات همراه از مزارع چوپانان با اعلام این خبر اظهار داشت: از اعتبارات سال ۱۳۹۰ مبلغ ۳۵۰ میلیون ریال برای احداثیک هزار متر کانال آبیاری عمومی روستای چوپانان تخصیص اعتبار صورت گرفته و جمعا در دو سال اخیر، بالغ بر چهار کیلومتر کانال آبیاری در دشت این روستا احداث شده است.
وی ادامه داد: اراضی زراعی و باغی روستای چوپانان بالغ بر ۲۵هکتار بوده که با احداث کانال آبیاری عمومی به طول سه هزار متر در سال زراعی ۹۰-۹۱ سطح کشت این منطقه ۱۲هکتار افزایش داشته است.
مدیر جهاد کشاورزی شهرستان نایین خاطرنشان کرد: احداث این کانال ها با هزینه ای بالغ بر ۸۰۰میلیون ریال انجام گرفته که موجب شده زمین هایی که به مدت ۲۰ سال کشت نشده بودند در سال زراعی جدید به زیر کشت روند و جمعا سطح زیرکشت محصولات در دهستان چوپانان به ۳۷هکتار افزایش پیدا کند.
وی اضافه کرد: سطح زیر کشت محصولات زراعی دهستان و منطقه چوپانان و مزارع اطراف آن بالغ بر ۵۲۰هکتار و سطح باغات حدود ۳۰۰هکتار است، که عمده محصولات کشاورزی تولیدی آن، محصولات جالیزی، پسته، گندم و جو است.
باقریان با اشاره به این که منبع آب کشاورزی این روستا یک رشته قنات به طول ۱۸کیلومتر است، افزود: دهستان چوپانان به مرکزیت روستای چوپانان در شرقی ترین نقطه شهرستان نایین قرار دارد که به عنوان قطب کشاورزی شهرستان نایین نیز شناخته می شود.
نوشته شده توسط: ذبیح نوع مطلب :خبرای چوپونون ،
نوشته شده توسط: ذبیح نوع مطلب :اشعار چوپونونی ،
مادر شوهر
عروسی دلخور از مامان شوهر
که تا او زنده من عاصی و پرپر
زبانش نیشدار و پر ز کین است
ز هر نیشش دل زارم غمین است
ز دستش شام من زهر هلاهل
تمام لحظه هایم تلخ و باطل
خداوندا کمک کن راه و چاهی
که تا یابم ز دست او پناهی
به او الهام شد کشتن ره آن
به مرگش راحتی بی گفت و برهان
اگر زهرش دهی راحت بمیرد
دگر خیری از این دنیا نبیند
به سوی مرد داروساز رفت او
که گیرد زهر جانسوزی و بی بو
به داروساز شرح حال را گفت
تمام ماجراها را چو بشنفت
بگفتا مرد داروئی که شهدی
کشد او را به یک ماهی و اندی
اگر فوری کشد مردم بدانند
عروسش قاتل و او را بخوانند
ولی گر شهد را آهسته با مهر
دهی او میرد و باشد به ظاهر
طبیعی مرده او بیمار بوده
عروسش روز و شب تیمار بوده
گرفت آن دارو و خوشحال و شادان
به سوی خانه شد آن زن شتابان
به خورد آن زن بیچاره می داد
به لطف و مهربانی و دلی شاد
محبت های او کار خودش کرد
به طوری که شدند همراه و همدرد
عروس از کردۀ خود گشت نادم
به قطع سم و خدمت گشت خادم
به سوی مرد داروئی شتابان
که ضد سم بده جانم به قربان
که مادر شوهرم بس مهربان شد
انیس و مونس است و همزبان شد
بگفتا مرد داروساز ای زن
که داروی محبت داده ام من
به آن دارو شماها پاک گشتید
ز هر درد و مرض بی باک گشتید
نبوده سم در آن دارو که دیدی
زدودم فکرتان را از پلیدی
برو راحت که راه چاره این بود
که مادر شوهر تو همین بود
نه آن فکری که قبلاً در سرت بود
که سم مهلکی در بسترت بود
خداوند کریم آمد به سویت
که من دارو بسازم پیش رویت
"تو نیکی میکن و در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز"
ابوالقاسم مستقیمی
20/11/90
نوشته شده توسط: ذبیح نوع مطلب :اشعار چوپونونی ،
پر پرواز
امشب که دوباره آسمان بارانی ست
تقدیر دل سیاه من ویرانی ست
امشب که به حکم ساده دل تنها شد
زنجیر دل من و تو از هم واشد
انگار تمام خانه زندان شده است
سهم دل من دو چشم گریان شده است
دردم به همه عالم و آدم گفتم
صدبار از این غصه و ماتم گفتم
با نیش و کنایه ها دلم سوزاندند
امّید دل مرا ز بن خشکاندند
تقصیر دل سیاه من چیست خدا؟
کی می شود این دل ز غم و غصه جدا؟
تا کی دل من کلبۀ احزان باشد؟
از این همه اتفاق حیران باشد؟
این زندگی پر از غم و ویرانی
چشمان گرفته و تر و بارانی
می بینی و دم نمی زنی می دانم
این قصۀ نانوشته را می خوانم
روزی برسد که غصه ها پربکشند
گل های امید از زمین سربکشند
سهمم زغم و غصه شود باز وصال
این است جواب این همه درد و سوال
یارب! به تمام غصه ها پایان ده
امید به این چشم تر و گریان ده
زنجیر گسسته را خودت محکم کن
از زندگیم زخم زبان را کم کن
امشب که دوباره آسمان بارانی ست
سهم دل من رهایی از ویرانی ست
باشد که دوباره عشق آغاز شود
سهم من و یارم پرِ پرواز شود
سمیه جلالپور
نوشته شده توسط: ذبیح نوع مطلب :اشعار چوپونونی ،
نوشته شده توسط: ذبیح نوع مطلب :خبرای چوپونون ،
نوشته شده توسط: ذبیح نوع مطلب :خبرای چوپونون ،
نوشته شده توسط: ذبیح نوع مطلب :مدیــر وبلاگ ،
نوشته شده توسط: ذبیح نوع مطلب :خبرای چوپونون ،
نوشته شده توسط: ذبیح نوع مطلب :اشعار چوپونونی ،
آن دیاری را که نامیدیم الماس کویر
وان همه جنجال و غوغا هم نثارش کردهایم
وعدهها دادیم تا یک روز آبادش کنیم
با هزاران وعده هم چشم انتظارش کردهایم
جای آنکه بار برداریم از دوشش چرا
این همه بیش از توانش بار بارش کردهایم
چوپنونراای رفیقان ما چنین زاروذلیل
با شعار بیعمل امیدوارش کردهایم
بارها آزردهایم او را به هر زخم زبان
باز اینک بیش از پیرار و پارش کردهایم
او به ماها جان شیرین داد اما در عوض
ما فقط با مردن خود سوگوارش کردهایم
در گذشته میدرخشید او همیشه روز و شب
روز روشن بود همچون شام تارش کردهایم
ما که بودیم ظاهراْ خواهان آبادانیش
توی نوبت بهر آبادی قطارش کردهایم
همقطارانش در آبادی جلو افتادهاند
پیش چشم خواهرانش خوار خوارش کردهایم
جای آنکه غصه برداریم از روی دلش
بار غم آوردهایم و غصهدارش کردهایم
روزگاری بود اینجا مهد مردان بزرگ
اجنبی را با فراموشی سوارش کردهایم
خانههایش را رها کردیم و شد مهمان باد
میهمان اجنبی را خانهدارش کردهایم
یک زمانی بود در دستان صاحب خانهاش
وای بر ما چون که بیصاحب مدارش کردهایم
18/12/1390 - مهدی جلال
نوشته شده توسط: ذبیح نوع مطلب :خبرای چوپونون ،
نوشته شده توسط: ذبیح نوع مطلب :بقیه شا تو بگو ،