چوپانان زادبوم من

تو مادر منی

چوپانان زادبوم من

تو مادر منی

وبلاگ چوپونون هفته سوم فروردین 1391

وبلاگ چوپونون هفته سوم فروردین 1391  

صندلی داغ - محمّدرضا حلوانی

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :صندلی داغ چوپونونی ،

محمدرضا حلوانی

پسر حسینقلی حلوانی و پری صبوحی
متولد 30 شهریور  1356  چوپانانه و دیپلم انسانی داره و 
از سال 82 تو شکاربانی چوپونون بعنوان مسئول مشغول خدمته
حدود 12 سال سابقه بسیج داره و از سال 84 رئیس بسیج چوپونون شده


دوشنبه 21 فروردین 1391

شعر آقای غلامحسین (حاجی) کاظمی در شب شعر نوروز 91

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :اشعار چوپونونی ،

آنچه میگویم اگر حمل به خودخواهی نیست
اختری چرخ ادب را به جز از راهی نیست
در گذار از گذر واژه و نغز سخنش
گفته های من و تو قدر پر کاهی نیست
بارها گفته ام و بار دگر می گویم
شاعری فاضل و فرزانه تر از راهی نیست

امروز ز ساقی بجز از باده نخواهم
زیرا که فزون گشته غم و حزن گناهم
ساقی تو پناهم بده در میکده امشب
زیرا که جز این نیست دگر هیچ پناهم
چون شمع بریزد ز دو چشمم همه شب خون
از جور و جفای فلک و بخت سیاهم
دارد همه شب قصد دل ریش مرا چرخ
یارب تو بگو چیست در این دیر گناهم
گفتند بزن باده که غم را برد از دل
ترسم که بسوزد می و پیمانه ز آهم
جز باده و پیمانه مرا چاره دگر نیست
ساقی بده در گوشۀ میخانه تو راهم
چون من ز غمت سوختم ای مه، زخداوند
خواهم که بسوزد ز غمم جان ترا هم

حاجی کاظمی


دوشنبه 21 فروردین 1391

یوسف گمگشته باز آمد

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،


یه خبر خوب دارم براتون. بعد از خیلی وقت! که آخوند نداشتیم الان دوسه رروزه که یه آخوند اومده چوپونون و تا آخر ایام فاطمیه هم چوپونون ممونه. جالبه که بعد دوروز هیشکه بهم نگفت و ما هم که غریب یه گوشه اورژانس افتادم و بیخبر از همه جا. یه چیز جالبتر هم براتون بگم که امکانش هست این روحانی بعد فاطمیه هم بمونه و آخوند چوپونون بشه. و از همه جالبتر! حالا بگت کی هست این آخوند! اسمشا نمدونم. ولی همه به نام شیخ روحانی مشناسیمش!
شیخ روحانی که زمونای قدیم هم آخوندمون بوده و با کبلاسیدحسین مرحوم جریانات داشتند باز به چوپونون برگشته و فعلاً مشکل بی آخوندیمونا حل کرده. ایشالا که موفق و موید باشه و البته خیالشم راحت باشه! چون حاج عباس دگه حال و جون عبا پاره کردن نداره!


دوشنبه 21 فروردین 1391

زن کریم به دیار باقی شتافت

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،

انا لله و انا الیه راجعون
فاطمه نجفیان دارفانی را وداع گفت

سحرگاه امروز دوشنبه  فاطمه نجفیان همسر مرحوم کریم اطهری در بیمارستان الزهرای اصفهان دارفانی را وداع گفت.

پیکر انمرحومه صبح فردا سه شنبه در آرامستان چوپانان به خاک سپرده خواهد شد.

روحش شاد وقرین رحمت الهی باد
ــــــ
منبع: خبرگزاری چوپانان و سایت سینا


دوشنبه 21 فروردین 1391

اولین جلسۀ آموزش و شب شعر در یزد

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،

با هماهنگی های انجام شده اولین جلسۀ آموزش اصول و فنون شعرخوانی جمعه 90/1/25 در یزد برگزار خواهد شد. علاقمندا متونن جهت کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام در این دورۀ آموزشی با خانم پاسیار 9133555928 تماس بگیرن. میزبان این ماه خانم پاسیار هستن.
برا شرکت تو جلسه آخر هفته و گرفتن ادرس هم با خانم پاسیار تماس بگیرید.


دوشنبه 21 فروردین 1391

تفتاله

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :رسوم و اطلاعات چوپونونی ،

قدیمیا معتقد بودن رو اومدن تفتاله های چایی تو استکان و لیوان نشون مده که مهمون داره مرسه. تعداد مهمونا هم از تعداد تفتاله  ها تشخیص مدادن.


دوشنبه 21 فروردین 1391

صندلی داغ امشب - دوشنبه

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :صندلی داغ چوپونونی ،

ذبیح، مرتضی فخری، حاج عباس، شیخ حمید، مسیّب، محمدآزاد، بهزاد.... و امشب

هشتمین صندلی داغ

محمدرضا حلوانی

رئیس بسیج و رئیس شکاربانی چوپانان


از ساعت 20:30 لغایت 22 امشب، دوشنبه


یکشنبه 20 فروردین 1391

چندتا عکس از محمدرضا حلوانی

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :عکس و فیلم چوپونونی ،







یکشنبه 20 فروردین 1391

سرهنگ باقر رئیس بسیج شد

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای دگه ،

بعد از مراسم تودیع و معارفۀ آقای لوکی بجای آقای بلانیان در منابع طبیعی نایین، چند روز پیش دومین جابجایی هم انجام شد و سرهنگ باقر فرهنگ جایگزین سرهنگ صفری در سپاه نایین شد. سرهنگ صفری بازنشست شده و ایشالا که بسیج شهرستان روزهای بهتری در پیش داشته باشه. کماکان معتقدم که بسیج به یه انقلاب احتیاج داره و کارش از اصلاحات گذشته. بویژه در بخش تامین بودجه و هزینه کردن برای فرهنگ و آرمانها!
یه صحبتایی هم داره برا بهداشت شنیده مشه متاسفانه. واقعا مدیریت درخشانی داره دکتر شریفی. بلکن شایعه باشه.
ایشالا این رفت و اومدا که داره مدیریت اتوبوسی را تداعی موکنه بسمت شایسته سالاری پیش بره؛
نه سیاسی سالاری!


یکشنبه 20 فروردین 1391

افزایش ۵۰درصدی سطح زیر کشت محصولات کشاورزی چوپانان

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای دگه ،

مدیر جهاد کشاورزی شهرستان نایین گفت: اراضی زراعی و باغی روستای چوپانان بالغ بر ۲۵هکتار بوده که با احداث کانال آبیاری عمومی به طول سه هزار متر در سال زراعی ۹۰-۹۱، سطح کشت این منطقه با ۱۲هکتار افزایش به ۳۷هکتار رسیده است.




به گزارش خبرنگار اینا از نایین، احمد رضا باقریان در بازدید فرماندار و هیات همراه از مزارع چوپانان با اعلام این خبر اظهار داشت: از اعتبارات سال ۱۳۹۰ مبلغ ۳۵۰ میلیون ریال برای احداثیک هزار متر کانال آبیاری عمومی روستای چوپانان تخصیص اعتبار صورت گرفته و جمعا در دو سال اخیر، بالغ بر چهار کیلومتر کانال آبیاری در دشت این روستا احداث شده است.

وی ادامه داد: اراضی زراعی و باغی روستای چوپانان بالغ بر ۲۵هکتار بوده که با احداث کانال آبیاری عمومی به طول سه هزار متر در سال زراعی ۹۰-۹۱ سطح کشت این منطقه ۱۲هکتار افزایش داشته است.

مدیر جهاد کشاورزی شهرستان نایین خاطرنشان کرد: احداث این کانال ها با هزینه ای بالغ بر ۸۰۰میلیون ریال انجام گرفته که موجب شده زمین هایی که به مدت ۲۰ سال کشت نشده بودند در سال زراعی جدید به زیر کشت روند و جمعا سطح زیرکشت محصولات در دهستان چوپانان به ۳۷هکتار افزایش پیدا کند.

وی اضافه کرد: سطح زیر کشت محصولات زراعی دهستان و منطقه چوپانان و مزارع اطراف آن بالغ بر ۵۲۰هکتار و سطح باغات حدود ۳۰۰هکتار است، که عمده محصولات کشاورزی تولیدی آن، محصولات جالیزی، پسته، گندم و جو است.

باقریان با اشاره به این که منبع آب کشاورزی این روستا یک رشته قنات به طول ۱۸کیلومتر است، افزود: دهستان چوپانان به مرکزیت روستای چوپانان در شرقی ترین نقطه شهرستان نایین قرار دارد که به عنوان قطب کشاورزی شهرستان نایین نیز شناخته می شود.

ــــــــــــــ

منبع: خبرگزاری شرق استان اصفهان


یکشنبه 20 فروردین 1391

هدیۀ راهی به دوستداران شعر و ادب چوپونون

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،

در ادامۀ استقبال از شب شعر نوروز 91 چوپونون و با توجه به ابراز تمایل علاقه مندا به فراگیری اصول و فنون شعر از استاد راهی دعوت به عمل اومد که هر ماه جلسات آموزش اصول شعر ویژۀ چوپونونیا را برگزار کنن و ایشان هم علیرغم مشغلۀ فراوون این درخواستا با آغوش باز پذیرفتن. با توجه به پراکندگی چوپونونیا تو یزد و اصفهان و چوپونون این جلسات هر ماه در یکی از این شهرا برگزار  خواهد شد.


یکشنبه 20 فروردین 1391

شعر آقای ابوالقاسم مستقیمی در شب شعر نوروز 91

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :اشعار چوپونونی ،

مادر شوهر

 

عروسی دلخور از مامان شوهر

که تا او زنده من عاصی و پرپر

زبانش نیشدار و پر ز کین است

ز هر نیشش دل زارم غمین است

ز دستش شام من زهر هلاهل

تمام لحظه هایم تلخ و باطل

خداوندا کمک کن راه و چاهی

که تا یابم ز دست او پناهی

به او الهام شد کشتن ره آن

به مرگش راحتی بی گفت و برهان

اگر زهرش دهی راحت بمیرد

دگر خیری از این دنیا نبیند

به سوی مرد داروساز رفت او

که گیرد زهر جانسوزی و بی بو

به داروساز شرح حال را گفت

تمام ماجراها را چو بشنفت

بگفتا مرد داروئی که شهدی

کشد او را به یک ماهی و اندی

اگر فوری کشد مردم بدانند

عروسش قاتل و او را بخوانند

ولی گر شهد را آهسته با مهر

دهی او میرد و باشد به ظاهر

طبیعی مرده او بیمار بوده

عروسش روز و شب تیمار بوده

گرفت آن دارو و خوشحال و شادان

به سوی خانه شد آن زن شتابان

به خورد آن زن بیچاره می داد

به لطف و مهربانی و دلی شاد

محبت های او کار خودش کرد

به طوری که شدند همراه و همدرد

عروس از کردۀ خود گشت نادم

به قطع سم و خدمت گشت خادم

به سوی مرد داروئی شتابان

که ضد سم بده جانم به قربان

که مادر شوهرم بس مهربان شد

انیس و مونس است و همزبان شد

بگفتا مرد داروساز ای زن

که داروی محبت داده ام من

به آن دارو شماها پاک گشتید

ز هر درد و مرض بی باک گشتید

نبوده سم در آن دارو که دیدی

زدودم فکرتان را از پلیدی

برو راحت که راه چاره این بود

که مادر شوهر تو همین بود

نه آن فکری که قبلاً در سرت بود

که سم مهلکی در بسترت بود

خداوند کریم آمد به سویت

که من دارو بسازم پیش رویت

"تو نیکی میکن و در دجله انداز

که ایزد در بیابانت دهد باز"

 

ابوالقاسم مستقیمی

20/11/90


شنبه 19 فروردین 1391

هر سخن جایی داره

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :درد دلای چوپونونی ،

هرچی ما موخاهم صورتمونا با سیلی سرخ کنم نمشه انگار. هرچی هوا مسئولینا داریم که یه دید خوبی نسبت به شهرمون پیدا کنن بازم یه دیوونه پیدا مشه یه سنگ تو چاه مندازه که صدتا عاقل نمتونن درش بیارن.
صحبت چندروز قبله که فرموندار میاد؛ از دشت و کوه و مجتمع و مدرسه و خیابونا و زمینا جدید و ... خلاصه از همه جا بازدید موکنه و کلی خوشش میاد از چوپونون. همه آبروداری کردند. ولی دم رفتنشون یهو یه زن که ساکن اینجا هم نی از راه میرسه و شروع به داد و بیداد جلو مسئولین که چرا صبح نونوایی بسته بوده. بابا هر سخن جایی داره. این برنامه ها را باید تو خودمون حلش کنیم. شما اگه چیزی را خواستید و دهیار انجام نداد اونوقت باید به بالاتر صدا برسونید. نه اینکه همون اول بخواهید اون بالاترا را درگیر کنید. با این کار فقط به شعور و فرهنگ خودتون توهین کردید. البته شک ندارم که اینم یه سناریو برا تخریب دهیاریه. از کوزه همان برون تراود که در اوست. شاید بزودی دهنما وا کنم.
خلاصه همه چیز به بهبه و چهچه رو به پایان بود که با شاهکار بعضیا آخرین جمله ای که مسئولین گفتند این بود: "خوب شد نزدمون"
واقعاً زشته!


شنبه 19 فروردین 1391

امروز هوا خراب بود

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،

صبح از صدا بارون بیدار شدم. تا رفتم دم در تموم شده بود. حدود 30 ثانیه. فکر کنم امسال خدا بمون پشت کرده. بعدشم باد شروع شد و تا شب ادامه داشت. گرد و خاک شدید و باد با سرعت زیاد.


شنبه 19 فروردین 1391

دروغ 13

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :بقیه شا تو بگو ،

از قبل عید برا 13بدر یه برنامه داشتم که یه دروغ 13 بگم و همه را تو خماری بیذارمشون. ولی حواس نمذارن که برا آدم. حالا شما تلافیشا دربیارت و هر کسی یه دروغ 13 بگه. به قشنگترین دروغ 13 جوایزی نفیس به قید قرعه تعلق میگیره. اینم از دروغ من!


عشقوحالتونا با اینترنت و سایتتون بکنید چون از اول خرداد اینترنت جهانی در ایران قطع مشه و اینترنت ملی میاد فقط سایتهای ایرانی و فیلتر

شرکتای هرمی بده خوب بید؟

سال دیگه چهار شنبه سوری میوفته جمعه 

هفته دیگه پنجشنبه عقد عباسوخسرو

ایران در بین کشور های جهان رتبه ی اول را برای حفظ محیط زیست کسب کرد

ذبیح مرتضوی ساعت 3 تموم کرد هههههه

منم یه دروغ بگم رتبه ی یک کنکور91مال منه 

امسال تموم کارمندای چوپونون همه بومی میشن

دوشنبه شب دکتر حسنی صندلی داغه
ذبیح اصلا دروغ نمگه!

حکم ذبیح درست شد و برای همیشه رفت چوپونون
دائیو دنبال یکی میگرده که باهم باجناق بشن 

پیروزی امسال قهرمان میشه

وای چقدر آدم راستگو

            پر پرواز
 امشب که دوباره آسمان بارانی ست
تقدیر دل سیاه من ویرانی ست
امشب که به حکم ساده دل تنها شد
زنجیر دل من و تو از هم واشد
انگار تمام خانه زندان شده است
سهم دل من دو چشم گریان شده است
دردم به همه عالم و آدم گفتم
صدبار از این غصه و ماتم گفتم
با نیش و کنایه ها دلم سوزاندند
امّید دل مرا ز بن خشکاندند
تقصیر دل سیاه من چیست خدا؟
کی می شود این دل ز غم و غصه جدا؟
تا کی دل من کلبۀ احزان باشد؟
از این همه اتفاق حیران باشد؟
این زندگی پر از غم و ویرانی
چشمان گرفته و تر و بارانی
می بینی و دم نمی زنی می دانم
این قصۀ نانوشته را می خوانم
روزی برسد که غصه ها پربکشند
گل های امید از زمین سربکشند
سهمم زغم و غصه شود باز وصال
این است جواب این همه درد و سوال
یارب! به تمام غصه ها پایان ده
امید به این چشم تر و گریان ده
زنجیر گسسته را خودت محکم کن
از زندگیم زخم زبان را کم کن
امشب که دوباره آسمان بارانی ست
سهم دل من رهایی از ویرانی ست
باشد که دوباره عشق آغاز شود
سهم من و یارم پرِ پرواز شود


                                  سمیه جلالپور


شنبه 19 فروردین 1391

مرگ سنگ پشت

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :عکس و فیلم چوپونونی ،







جریان از این قراره که شکاربانی برای اینکه آب چشمه ها هرز نره و حیوونای کمیابشون آبشخور داشته باشن اومده و این حوضای سیمانیا ساخته. اینجور که مگن خیلی هم مفید بوده و جونورای مد نظرشون حسابی با این حوضا حال کردن و خیلی دنبال اب نمگردن.
ولی از طرفی هم یه جونورای بدبختی مث این لاکپشتو ممکنه توش بیفتن و دگه اینقد اونجا ممونن تا بمیرن. من یکی که یخورده غصم شد. پارسال رفتیم چشمۀ سوور و دیدیم بو گند همه جا را ورداشته. لاکپشتو انگار دنبال اب مره و میفته تو حوض و اونقد ممونه تا جونش درمیاد.  بد نی یه فکر کوچولویی برا این جونورا هم وردارن. مثلا یه طرفشا شیب بدن. 


جمعه 18 فروردین 1391

بزرگترین آرزوم اینه که ......

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :بقیه شا تو بگو ،

دلبر: اینه که توزندگیم موفق بشمو به مردم خدمت کنم 

      : من فرج امام زمان.دیگه برآورده شدن هر چی دعای خوب تو دنیاست برای همه.آخریشم برای خودمه که همیشه دستم تودست خدا باشه هیچ وقتم جدانشه.

     : اول فرج امام زمان بعد اینه که توزندگیم موفق بشمو به مردم خدمت کنم 

دلبر: یه آرزو دارم بگم ...بگم... میخوام برای یک روز هم شده بنده خوبی باشم طوری که خدا منو به فرشته هاش نشون بده و دوباره بگه.... این جانشین من روی زمینه . بهش سجده کنید

     : خدا منو خونواده ی کوچیکمو حفظ کنه و همیشه خوشبخت باشیم

رضا: بش برسم

سیدمرتضی اطهری: سلام رشد وتوسعه بیشتر ولایت و وغزت وسربلندی برای شما اقا ذبیح که خبرای روز ابادی را به اطلاع میر سانی

     : اول فرج آقاامام زمان دوم سلامتی هم ولایتیاسوم بنده ای خوبی براخداباشم اینشاا...همه دوستان به آرزوهاشون برسن اینشاا..روستامون شهربشه.

مترسک : کینه هاتموم بشه

مجی ح: یه روزی برای سکونت دوباره به چوپونون برگردم ولی حیف....
حامی : hamamoon aghebat bekheyr beshem

دادا: خوشبخت وعاقبت بخیر بشیم

گیلاس: ارزوی همه بر آورده بشه آرزوای کوچیک منم برآورده شه

RAVI: شنبه 19 فروردین 91 03:45 /    خودش میدونه داره هر کسی ارزویی/ این باشه ارزومون نریزه ابرویی/ باهم بیایم دعا کنیم/ خدامونو صدا کنیم/ که اسمون بباره/ فراوونی بیاره/ ازش بخوایم برامون/ سنگ تموم بذاره / راه های بسته باز شه / هیچکی غریب نباشه / صورت و شکل هیچکس/ مردم فریب نباشه/ شفا بده مریضو/ خط بزنه ستیزو/ رو هیچ دیوار و بومی/ نخونه جغد شومی/ دعا کنیم رها شن/ اونا که توی بندن/ از بس نباشه نااهل/ زندونا رو ببندن / خودش میدونه داره ..../ سیا ه و سفید یه رنگ بشه/ زشتیهامون قشنگ بشه / کویرا اباد بشن / اسیرا ازاد بشن/    کفلات

     : کسایی که از ابادی رفتن برگردن.راننده و کارگر و معلم و کارمند و....

جهانی: ye bare dige mishod ke bar garde

خاکی: فرج امام زمان مردم ابادی موفق بشن منم یک زن چوپنونی بگیرم

؟؟؟؟


جمعه 18 فروردین 1391

عکسی بسیار نادر در چوپانان

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :عکس و فیلم چوپونونی ،


جمعه 18 فروردین 1391

پرگشودن پرنده

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :رسوم و اطلاعات چوپونونی ،

قدیمیامون پر گشودن مرغ و پرنده ها جلو یه فرد را نشونۀ رسیدن مهمون از راه دور برای اون فرد مدونستند. 


پنجشنبه 17 فروردین 1391

شعر آقای محمود عباسیان در شب شعر نوروز 91

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :اشعار چوپونونی ،

هوای زادگاه

پر می کشد دوباره دلم، برای چوپانان
بیرون نمی رود ز سرم هوای چوپانان
بارد اگر به خاک وطن درد یا بلا
افتد به جان من همه درد و بلای چوپانان
بهتر بُوَد هزار بار ز میدان لاله زار
یک شب چو سر کنم در هوای چوپانان
هر جای دشت سبز شده نخلی سربلند
باشد بهار و سبز همه فصلهای چوپانان
بخشد به جسم و جان فرح و شادی و نشاط
باغ انارهای سراسر صفای چوپانان
خوشتر ز پرنیان و پر قوست زیر پای
ریز و درشت، دشت و دمن ریگهای چوپانان
برتر مرا ز خطۀ چالوس و رامسر
راهی که میرود تا به روستای چوپانان
زالبرز خوشتر است و ز الوند و زاگرس
آن کوه دره دره ای و نخلهای چوپانان
نازم به آسمان چو باغ ستاره اش
سقف هزار قندیل باصفای چوپانان
دوشیزگان خوب مریزاد دستتان
بافندگان قالی گوهربهای چوپانان
ای صبح آرزو برسان آفتاب را
در ناامیدی شب دیرپای چوپانان
بر پرنیان ریگ و کویران شوره زار
لبخند پسته زار بین جای جای چوپانان
گر پا نهی به خطۀ الماس خوش تراش
گویا عروس کویر است روستای چوپانان
گر پای وزن و قافیه لنگد خدای شعر
بر من ببخش حرمت این خاکهای چوپانان

محمود عباسیان
(پیمان)
فروردین88


پنجشنبه 17 فروردین 1391

سنگوّ ریدن کار روباه بود! 2

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،


داستان دوم:
خسته از عیددیدنی، گلگشتی و کارایی که داشت! غروب راه افتاد تو خیابونا! ولی دلش نمیفتاد بازم! باد نسبتاً شدیدی میومد و غروب هم نزدیک شده بود. کش بلوارا گرفت و اومد بسمت پایین. با دیدن عکس شهدا هوس کرد سری به مزار پاکشون بزنه! پیاده راه افتاد بسمت مزار و یکی یکی چهره های پاک و معصوم شهدا را از نظر مگذروند. شهیدان یزدانی، شهید مستقیمی، شهید مرتضوی، شهید کاظمی، شهید قوامزاده، شهید قریشمندی، شهیدان قابل، شهید فریدونی، شهیدان طاهر، شهید ضیائی، شهید زاهد، شهیدان رفیع، شهید جلالپور، شهید ثابتی، شهید بقائی و شهید اسکندری!
از بچه های خوب آبادی بود. دوروبریاش قبولش داشتن و مدونستن چقد به شهدامون ارادت داره.
سرعت باد حسابی شدید شده بود ولی دلش نمیومد برگرده. برای تک تک شهدا فاتحه ای خوند و کمی دلش آروم گرفت. بعد نگاهی به بالا انداخت و بنر عکس شهدا را از نظر گذروند. بنری که ستاد بزرگداشت شهدامون تهیه کرده بود و با توجه به طرح گلزار شهدا در چهار تکه درست شده بود. 
ولی یدفعه خشکش زد. چهارمین تکه از بنر سر جاش نبود. مث برق گرفته ها تکون نمتونست بخوره. همه شهدا بودن. ولی چهارمین تکه از بنر که عکس شهیدان قابل، شهید مستقیمی، شهید قریشمندی و شهید قوامزاده بود سر جاش نبود. یه نگاهی به دور و بر انداخت. یدفعه دید یه چیزی داره در جریان باد از کوه بالا مره. به خودش اومد.
سریع خودشا به بنر شهدا انداخت. سرعت و شدت وزش باد بقدری زیاد بود که بنر را کنده بود. ولی شکر خدا پاره نشده بود. عکس شهدا را بوسید. خیلی مرتب بنر را تا زد و در گوشه ای  از اتاقهای کنار گلزار شهدا گذاشت و به خونه برگشت.

صبح امروز که از خواب بیدار شدم سری به گلزار شهدا زدم.

نتیجۀ آخر داستانهامون: آقا من به نوبه خودم از همه معذرت خواهی میکنم. بی شک سهم بسزایی در تشنج هفته ای که گذشت داشتم. اکس کیلوز می!


پنجشنبه 17 فروردین 1391

تودیع و معارفۀ رئیس منابع طبیعی نائین

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای دگه ،

به گزارش خبرنگار اینا از نایین، محمد حسین شاملی مدیرکل اداره منابع طبیعی و آبخیزداری استان اصفهان در مراسم تودیع و معارفه روسای قدیم و جدید اداره منابع طبیعی شهرستان نایین اظهار داشت: شهرستان نایین دارای بیش از 2میلیون و ۲۵۷هزار هکتار عرصه منابع طبیعی است که حدود یک میلیون و ۸۹۵هزار هکتار آن عرصه ملی است.

وی ادامه داد: خوشبختانه در شهرستان نایین بیش از یک میلیون و ۸۸۰هزار هکتار یعنی حدود 99درصد از این عرصه ها با همکاری اداره ثبت و مسئولان شهرستان سند مالکیت به نام دولت دارد که بستر مناسبی را برای واگذاری زمین و توسعه شهرستان فراهم کرده است.

مدیرکل اداره منابع طبیعی و آبخیزداری استان اصفهان خاطرنشان کرد: همچنین ۸۵۶هزار هکتار از اراضی شهرستان ممیزی و ۷۸۲خانوار بهره بردار مشخص شده اند که مابقی عرصه ها نیز تقاضایی نداشته اند.

وی با اشاره به خشکسالی سال های اخیر و شکنندگی و خشکی عرصه های منطقه نایین افزود: باتوجه به شرایط موجود، بحث آبخیزداری جزو اولویت های این اداره در شهرستان نایین بوده است که حدود ۱۶۷هزارهکتار مطالعه صورت گرفته و در این راستا بندهای خاکی سپرو ۱و۲، فوداز، علی آباد و انارک و همچنین ۴۳مورد بند تأخیری با مجموع هزینه بیش از ۳۰میلیارد ریال در بخش آبخیزداری ساخته و هزینه شده است.

شاملی با اشاره به اهداف کلی سازمان اضافه کرد: افزایش سرانه جنگل، بالابردن ضریب تاج پوشش جنگل ها، کنترل کانون های بحران، اتمام ممیزی اراضی، استعدادیابی عرصه ها برای واگذاری های مختلف، عملیات آبخیزداری و توسعه پوشش گیاهی، افزایش ضریب حفاظتی و کاهش فرسایش از جمله اهداف و برنامه های سازمان در شهرستان است.

وی با اشاره به این که مردمداری همراه با رعایت قوانین و مقررات اصل رویه کاری در این اداره است، تصریح کرد: در این مدت ۱۷۶فقره پرونده شکایات در نایین رسیدگی شده که البته ۵۲فقره از آن در سال جدید همراه با ریاست جدید رسیدگی خواهد شد.

گفتنی است در این مراسم با حضور فرماندار و جمعی از مسئولان شهرستان، مدیرکل اداره منابع طبیعی و آبخیزداری استان، از تلاش ها و زحمات علی اکبر بلانیان که بعد از ۳۰سال خدمت و ۲۰سال سابقه مدیریت، به افتخار بازنشستگی نائل شده اند، تشکر و کیوان لوکی انارکی را به عنوان رییس جدید اداره منابع طبیعی شهرستان نایین معرفی کرد.
منبع: خبرگزاری شرق استان اصفهان
ـــــــــــــ
ما هم از اقای بلانیان کمال تشکرا داریم و امیدواریم آقای لوکی که نیمه همشهریمونم هست نگاه ویژه ای به بخش و بویژه چوپونون داشته باشه.


پنجشنبه 17 فروردین 1391

بازنشسته ها راحت شدند

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،

چندروزیه که بازنشسته ها و مستمری بگیرا خیالشون راحت شده و دگه خبری از واریز حقوق تو پست بانک و صفای طولانی دم پست بانک برا دریافت حقوق نیست. البته یه مدتی هست که حرفش شده بود. ولی از چندروز پیش تا حالا دارن کارتهای بانکی را بینشون تقسیم موکنن و حقوقاشون منبعد تو کارتاشون مره.


پنجشنبه 17 فروردین 1391

مراسم چهلم مرحوم صبوحی

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،

مراسم چهلمین روز درگذشت شادروان حاج محمد صبوحی عصر جمعه 91/1/18 از ساعت 15:30 الی 17:30 در باغ رضوان قطعه 24 بلوک 6 ردیف 4 برگزار میگردد.
خدا رحمتش کنه


پنجشنبه 17 فروردین 1391

عکس تیم دهیاری

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :عکس و فیلم چوپونونی ،

اینم تیم دهیاری که امسال بعد از MRT به مقام دوم مسابقات گل کوچک عید رسید

موسوی، سیدجواد، مجی حیایی، رضا اصغر، سعادت، ستوده، روح الله


پنجشنبه 17 فروردین 1391

سنگوّ ریدن کار روباه بود! 1

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،

داستان اولی:
با خیال راحت مشغول شیفت دادن در اورژانس خور بودم که صبح علی الطلوع، کلّۀ سحر، حدود 11-10 از ستاد بزرگداشت شهدای چوپونون یه تماس گرفتند و گفتند عکس شهدا را از گلزار دزدیدن. حالا عکس بلوار و گلزارشا اشتباه گرفتم و اشتباه نوشتم بماند. ولی حسابی بهم ریختم. خیلی کار زشتی انجام شده بود. شروع به زنگ زدن به اینور اونور کردیم. تا قبل از این جریان یجورایی خوشحال شده بودیم که شهیدامون که تو دیار غربت خاکن یادشون به وطنشون برگشته. اما یه نفر همه اون خوشحالیمونا زایل کرده بود. همون روز اول کلی اطلاعات کسب کردم. ولی بخاطر اینکه لو نره قضیه سکوت کردیم و منتظر کشف اون جانی و سارق خیانتکار بودیم. یه نفر که شب مشغول آبیاری بوده دونفرا نصفه شب دیده که با یه ماشین رفتن و عکسا را کندن و فرار! جالبه یکی دیگه تشخیص داده بود که ماشینشون پراید بوده. پراید 141. از همه جالبتر هم اینکه یه نفر تونسته ببینتشون. ولی نشناختتشون. از اون چوپونونیای شهرنشین بودن! سفت به خف نشسته بودن یه برّی تا اینکه طرف را کشفش کنیم و حقشا بذاریم کف دستش! همه ناراحت بودن. خونواده های شهدامون روزای سختیا سپری کردن و خلاصه اوضاع بدی بود. خداییش دوران پرفشاری برا خونواده های شهدا بود.
تا اینکه بامداد امروز فهمیدیم "کار، کار مرادووه"!

بذارت یخورده مطمئنتر بشم! تا عصر داستان دوم را هم منویسم براتون!


چهارشنبه 16 فروردین 1391

جلسۀ دهیاری و شورا با فرماندار و رؤسای ادارات نایین

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،


صبح دیروز چوپانان میزبان فرماندار شهرستان نائین و تنی چند از رؤسای ادارات شهرستان بود. این جلسه به میزبانی و دعوت دهیار محترم روستا و در محل اداره ترویج کشاورزی چوپانان برگزار شد.
حاضرین در جلسه: جناب آقای یوسف حسنی فرماندار محترم شهرستان، آقای نوّابی معاون فرماندار، آقای میرزابیگی بخشدار انارک، آقای موسویان رئیس اطلاعات شهرستان، آقای مهندس باقریان رئیس جهاد کشاورزی شهرستان، آقای مهندس نوری رئیس بنیاد مسکن شهرستان، آقای پورمهدی رئیس تربیت بدنی شهرستان، آقای مهندس طالبی مدیر آب و فاضلاب روستائی، آقای مهندس صالحی کارشناس پروژه های کشاورزی از جهاد کشاورزی استان، آقای نجفیان دهیار روستا، آقایان رستاقی، مرتضوی و رفیع اعضای شورای اسلامی روستا، مهندس سلطانی و مهندس یزدانی کارمندای مرکز ترویج چوپانان و اصحاب رسانه.
جلسه تا ظهر ادامه داشت و به نتایج خوبی هم رسیدند و دهیار و شورای محترم منبعد با توجه به صورتجلسه ای که تنظیم شده پیگیر خواسته هاشون خواهند بود.

مصوبات تربیت بدنی
-آقای پورمهدی ساخته نشدن سالن ورزشی چوپونون را به حساب شانس خوب ما گذاشتند. چرا که طی مصوبه قبلشون و همونطور که پی ریزی شده بود سالن استاندارد نبوده و هم عرض و هم طول کمتری داشته. ولی با مصوبۀ جدید که پولش هم کاملاً آمادهه زمین استانداردی ساخته خواهد شد. ایشالا از هفته دگه 150 میلیون تومن برای شروع کار به پیمونکار داده خواهد شد تا هرچه سریعتر شاهد شروع عملیات ساخت مجتمع ورزشی باشیم. کل هزینۀ مصوب برای سالن ورزشی 500 میلیون تومنه.
-بحث دوم درخصوص داشتن یه متولی ورزش در چوپونون بود که قرار بر این شد که دهیاری یک نفر رابط را مشخص کنه و مسئولیت نگهداری سالن و تجهیزات نیز بعهدۀ ایشون باشه. دهیاری مسئول انجام این کار شد.
-مقرر شد تربیت بدنی نائین بودجه ای را جهت انجام فعالیتای ورزشی و هیئتهای ورزشی روستا تخصیص بده. پیگیری این موضوع هم با دهیاریه.

مصوبات جهاد کشاورزی
-تغییر مسیر قنات برای رفع آلودگیهای مدفوعی به طول 800 متر
-کول گذاری مسیر قنات و میله های چاه هم به تایید رسید و قرار بر این شد که این قضیه کارشناسی بشه و هزینه ها و مشکلات اون براورد بشه تا پس از رفع موانع به مرحلۀ اجرا برسه.
-همکاری جهت برقرسانی خیابان کشاورز؛ فرماندار محترم از این برنامه حسابی استقبال کردند و با توجه به کمبود امکانات رفاهی در روستا خواستار تسریع در انجام این کار شدند.
-توسعۀ کانالهای انتقال آب؛ در اینجا مهندس باقریان اظهار داشتند که در سال گذشته 70% از بودجۀ اداره شون صرف چوپانان شده. البته به نر اغراق میاد. ولی شایدم درست باشه. به کارشناسا مسپارم.
-اعتبار برای پیشکارکنی و لایروبی قنات
-تخصیص و پرداخت تسهیلات بانکی ارزان قیمت برای کشاورزان و دامداران

مصوبات بنیاد مسکن
-اجرای فاز دوم طرح هادی چوپانان؛ این کار بعد از سالها رکود قراره انجام بشه و واقعاً کار بزرگیه
-آماده سازی زمینها برای واگذاری به متقاضیان جدید؛ تو این قضیه هم بحث زیادی شد که یه خورده بیرون جلسه به حاشیه هم کشیده شد. گویی واگذاری زمینها بر اساس رشید جمعیتیه و قانوناً خیلی راحت نمتونن واگذار کنن.
-پلاک بندی جدید زمینها و تحویل زمینها به دهیاری تا با واگذاری آن منبع درآندی برای دهیاری باشه
-اجرای جدول بندی و پیاده رو سازی برای خیابونای فرهنگ(حسینیه) و توحید(امامزاده). این کار هم فقط منتر مشخص شدن پیمونکاره و ایشالا از هفته دگه استارت موخوره.
-تخصیص بودجه جهت آسفالت دوسه تا کوچۀ باقیمونده در شهرک
-تخصیص زمین جهت دستگاههای دولتی بویژه بسیج
-رفع مشکل زمین روبروی دهیاری و مدرسۀ ایثار با ملاحظۀ طرح هادی؛ طبق آخرین تصمیم زمین اول جاده حاج عباس سمت راست پارک خواهد شد.
-تهیۀ طرح احداث آبشار و پارک در ضلع شمالی خیابون امام (همون محل بسیج سابق تا پا کوه)
-واگذاری زمین به افرادی که طبق طرح هادی پیشین به «ها زمین واگذار شده و زمین آنها در محدودۀ طرح جدید واقع شده.

مصوبات آب و فاضلاب روستائی
-اصلاح و بهبود شبکه های فرسودۀ آب
-ترمیم ترانشه ها و محل خرابی ترکیدگی لوله ها
-نصب آب شیرین کن با توجه به تجربۀ منفی که در چاهملک داشته اند منتفی شد.
-توسعۀ شبکۀ آبرسانی برای زمینهایی که آمادۀ واگذاری به متقاضیان است.

ـــــــــــــــــ


در حاشیه:
-بعد از جلسه فرموندار و همراهاش به مسجد رفتن و نماز جماعتا به امامت آقای یزدانی برگزار کردند. بعدشم کمی صحبت کردند با مردم.
-فرموندارمون بسیار آدم مثبت و کاربلدیه. اینا تو زمون مدیریتش در آموزش و پرورش هم ثابت کرده بود. الانم برادریشا به ما ثابت کرده. از حالا مائیم و پیگیریای مصوبات و دستوراتی که به اداراتش داده. 
-موقع ورود مسئولین به اداره کشاورزی درست در 15-10 متریشون یه تصادف موتوری بد میشه. معلوم نی با خودشون چه فکرایی موکنن حالا!
-در حاشیۀ این جلسه فرموندار از زمین مجید اسکندر و حاج اقا کلانتری دیدن کردند. همچنین سری به محل سالن ورزشی زدند و بالا کوه دشت هم رفتند و از منظره لذت بردند. احتمالا باید پی به پتانسیل بالای چوپونون برا صنعت توریسم و جذب گردشگر هم برده باشن.
-یکی از اهالی خیلی سمج فرموندار مشه که ببرتش جاده آشتیانا نشونش بده. ولی موفق نمشه آخرشم. واقعاً بهترین محل برای تمرین رقص بندری و "حالا بلرزون حالا بچرخون" جاده آشتیانه.
-یکی دگه از اهالی که اجازه ساخت به زمینشا نمدن خیلی سمج شده بود و فرموندارا برد تا سر زمینش. ولی از اونجا که زمینشون در طرح واقع شده قرار شد در جای دیگه بهشون زمین بدن. البته این قضیه دلخواه صاحب زمین نیست.
-قبل از جلسه آقای فرموندار از راهنمائی ایثار بازدید بعمل اوردند و قول تهیۀ سه عدد کیس کامپیوترا برا دیتا شو بهشون دادند.
-جناب فرموندار از زحمات حاج مجید نادری کمال سپاس و امتنان را داشتند و عنوان کردند که ایشان پتانسیل بزرگی برای کل شهرستان میباشند.


چهارشنبه 16 فروردین 1391

مجلس یادبود مرحومه سیمین همایونی در یزد

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،

مجلس یادبود شادروان سیمین همایونی فرزند مرحوم مجید عصر جمعه 18 فروردین از ساعت 16 الی 18 در مسجد فاطمیه یزد واقع در چهارراه فاطمیه برگزار خواهد شد.


چهارشنبه 16 فروردین 1391

ماشالا ماشالا بش بگت

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،


خدائیش دوستان ازم نخوان که پا رو حق بذارم. خویش و قوممونه که باشه. دلیل نمشه که من خوبیاشا نگم که. دگه چیزی که عیانه... واقعاً کارش درسته. اونایی که عید اومدن تغییراتا تو چوپونون دیدن. ایشالا اگه حمایت اهالی و از همه مهمتر شورا هم باشه بهترتر هم مشه. من یکی که دارم روزبروز بیشتر بهش ایمان میارم. باور کنت قضیه پارتی بازی و خویش و قوم گری نی. من یکی لااقل تو قضیه کنجله و کراک ثابت کردم که منافع چوپونونا به خویش و قومامم ترجیح مدم. خدائیش کارش درسته. توپه. دمش گرم. اصلاً باید برقصه!!
قضیه جلسه امروزا پیگیری کردم و یه چیزایی دستگیرم شد. ولی خبر کاملشا بعد مگیرم و بهتون مدم. همچین بهتون بگم که خدا بخواد چوپونون داره یه تکون حسابی موخوره.  فعلا مخواسم یه تشکر ویژه و جداگونه از آقای ماشالله نجفیان بکنم و همچنین از شورامون که دارن حمایتش موکنن. جا داره مراتب تقدیر اهالی را از همینجا خدمت ماشالله اعلام کنم.
عکس فوق هم تقدیری هست که توسط شرکت سازه کاران الماس خوش تراش کویر (برادران جلالپور) در روز گذشته از دهیارمون شد. آقای نجفیان هدیه شونا از آقای نادعلی ایزدی (یکی از اهالی) دریافت کردند.

چرا خبری نی!

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :مدیــر وبلاگ ،

پشت سر هم داره میاد برامون شکر خدا. اگه کسی نوت بوک و تبلت مفروشه با تخفیف ویژه یه ندا بمون بده. گرونی لوازم و بی پولی ما و خرابی لبتاپمون به هم افتاد. فعلا باید از اینور اونور کامپیوتر پیدا کنم و مطلب بذارم. 


چهارشنبه 16 فروردین 1391

سیزده بدر چوپونونی

   نوشته شده توسط: ذبیح    

معمولاً شب سیزده بدر بزرگای هر فامیلی تو خونۀ بزرگ خاندان جمع مشدن و راجع به فرداش تصمیم مگرفتن که کجا برن. این اححترامی بود که قدیما به ریش سفیدا نذاشتن و الان خیلی کمرنگ شده. صبح سیزدهه همه فامیل میریختن عقب یه کامیون و تک و توکی هم با سواری راه میفتادن و به نقطه ای که تصمیم گرفته بودن میرفتن. قدیما که دلا به هم نزدیکتر بود چنتا خونواده و فامیل با هم بودن و همه دور هم با شادی اوقاتشونا مگذروندن. ولی الان هر فامیلی جدا مرن و حتی خیلیا فقط با خونواده خودشون سیزدهه را در موکنن.
مردا و جوونا به تفریحات سالم خودشون مرسن (ورق و دود و بازیای محلی) و زنها هم به آشپزی و مراقبت از بچه ها. البته حالا یه جورایی برعکس شده. مردا zz شدن و بچه داری موکنن و زنها و دخترووا بازی و قلیون!
از آئینهای سیزده بدر گیره زدن به سبزیه. بیشتر جوونا و بویژه دخترووا سبزه های بیابونا گره مزنن و حاجتشونا زیر لب زمزمه موکنن: ("سیزده به در، چارده به تو، به حق مرغ کت کتو،سال دگه، چادر به سر، بچه بغل، خونۀ شوهر، ...") امید دارن که با بازشدن اون گیره، گره از کارشون وا شه.
آئین دگۀ چوپونون پریدن از رو اسفنده. چچوپونونیا تو روز سیزده بدر از رو بته های اسفند که سرتاسر بیابونا اطراف پیدا مشه مپریدن و موگفتن : "سبزی تو از من، زردی من از تو" این رسم هم الان خیلی کمرنگ شده.


چهارشنبه 16 فروردین 1391

مسابقۀ فوتسال چوپونون و انارک

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،


در تاریخ 90/1/12 مسابقۀ فوتسالی بین تیمهای انارک و چوپونون در محل سالن ورزشی انارک برگزار شد. اعضای تیم فوتسال چوپونون از بین تیمهای مختلف مسابقات نوروز انتخاب شده بودن و تونستند تو یه بازی نزدیک که به میزبانی انارک برگزار شده بود تیم میزبانا 3-2 مغلوب کنن. 
ایشالا که مشکل سالن ورزشی چوپونون هم حل بشه تا جوونا بخاطر یه بازی اینقد عذاب نکشن. جوونا از نداشتن سرویس به انارک گله مند بودن و مخاسن شکایتشونا بخاطر رفتار نامناسبی که راننده مینی بوس باهاشون داشته پیش دهیار ببرن.
دهیاری هزینۀ یک تاکسی را برا بازیا تقبل کرده و جوونا برا بازیاشون باید از جیبشون هم مایه بذارن. ایشالا که به جوونا بهای بیشتری داده بشه.


چهارشنبه 16 فروردین 1391

جارو 3

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :رسوم و اطلاعات چوپونونی ،

قدیمیا جارو را سربالا نمذاشتند. معتقد بودن اگه جاروا یربالا بذارن یکی میمیره


سه شنبه 15 فروردین 1391

شعر آقای مهدی جلال در شب شعر 91

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :اشعار چوپونونی ،

آن دیاری را که نامیدیم الماس کویر

وان همه جنجال و غوغا هم نثارش کرده‌ایم

وعده‌ها دادیم تا یک روز آبادش کنیم

با هزاران وعده هم چشم انتظارش کرده‌ایم

جای آنکه بار برداریم از دوشش چرا

این همه بیش از توانش بار بارش کرده‌ایم

چوپنون‌را‌ای رفیقان ما چنین زاروذلیل

با شعار بی‌عمل امیدوارش کرده‌ایم

بارها آزرده‌ایم او را به هر زخم زبان

باز اینک بیش از پیرار و پارش کرده‌ایم

او به ماها جان شیرین داد اما در عوض

ما فقط با مردن خود سوگوارش کرده‌ایم

در گذشته می‌درخشید او همیشه روز و شب

روز روشن بود همچون شام تارش کرده‌ایم

ما که بودیم ظاهراْ خواهان  آبادانیش

توی نوبت بهر آبادی قطارش کرده‌ایم

همقطارانش در آبادی جلو افتاده‌اند

پیش چشم خواهرانش خوار خوارش کرده‌ایم

جای آنکه غصه برداریم از روی دلش

بار غم آورده‌ایم و غصه‌دارش کرده‌ایم

روزگاری بود اینجا مهد مردان بزرگ

اجنبی را با فراموشی سوارش کرده‌ایم

خانه‌هایش را رها کردیم و شد مهمان باد

میهمان اجنبی را خانه‌دارش کرده‌ایم

یک زمانی بود در دستان صاحب خانه‌اش

وای بر ما چون که بی‌صاحب مدارش کرده‌ایم

 

18/12/1390 - مهدی جلال


سه شنبه 15 فروردین 1391

یه تقاضا از دهیاری

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،

یه طوماری جدیداً نوشته و امضا شده و به دهیاری تحویل داده شده که متن اونا براتون منویسم.

دهیاری محترم دهستان چوپانان؛ جناب آقای نجفیان
سلام علیکم
ضمن عرض تبریک به مناسبت آغاز سال جدید و سپاس از زحمات صادقانۀ شما، اینجانبان امضاکنندگان ذیل از حضرتعالی تقاضا داریم اقدامات و پیگیریهای لازم درخصوص نصب تیرهای برق و برقرسانی به خیابان کشاورز (خیابان اصلی دشت) را انجام دهید.
همانگونه که مستحضرید انجام امور کشاورزی در گرمای سوزان کویر -که از اواسط بهار تا اواسط پائیز به اوج خود میرسد- بسیار سخت و طاقت فرسا می باشد و زنان و مردان کشاورز چوپانان برای فرار از این گرما بالاجبار بسیاری از کارهای زراعی خود را به شب موکول میکنند که بخاطر تاریکی محض این بخش وسیع از روستا بارها دچار مشکلاتی چون عقرب گزیدگی، مارگزیدگی، وحشت از تاریکی، سقوط و برخورد با موانع شده اند.
با توجه به اینکه چوپانان از کشاورزی پربرکتی برخوردار است و بعنوان قطب کشاورزی شهرستان نیز مطرح می باشد از حضرتعالی تقاضا داریم پیگیری های لازم را در این زمینه انجام دهید.
پیشاپیش از بذل توجه شما کمال تشکر و امتنان را داریم.
جمعی از اهالی و کشاورزان چوپانان


سه شنبه 15 فروردین 1391

فردا؛ فرماندار و هیئت همراه در چوپونون

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،

صبح فردا جلسه ای با حضور فرماندار شهرستان نائین، بخشدار انارک و رؤسای ادارات نائین در چوپانان برگزار مشه.
رؤسای ادارات بنیاد مسکن، جهاد کشاورزی، تربیت بدنی و آب و فاضلاب روستائی فردا مهمون دهیار خوب و فعالمون هستند تا در حضور فرماندار و بخشدار به مشکلات روستا رسیدگی کنند.
این جلسه پشت درهای بسته و بدون حضور عموم اهالی، در راستای بررسی و رفع مشکلات عمرانی روستا و پیگیری پروژه های عمرانی آبادی برگزار مشه.
برای آقای نجفیان و شورامون آرزوی موفقیت داریم و بی شک اهالی هم قدردان زحمات شما خواهند بود.


سه شنبه 15 فروردین 1391

چوپانان امروز بدون نون!

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،

امروز صبح جفت نونوائیا تعطیل بودن و داد اهالی در اومده بود. یه تعدادی از اهالی هم از کیفیت نون نونوایی بالا شاکی بودن و انگار با رفتار نامناسب شاطر اصفهانی بالا (کارگرِ نورمحمد) روبرو شدن و یارو گفته هرکه خوبش نیست نخره. چی بگم والا! بنظرم بهترین کار با توجه به این شرایط اینه که طرفا با یه اردنگی بفرستنش اصفهون و یه شاطر درست حسابی بیارن که هم ادب برخورد با مردما داشته باشه و هم بشه نوناشا بخوری! اینجوری که من شنیدم نوناشون فقط دم نونوایی قشنگه و تا به خونه بره خمیر مشه و بدمزه. یکی دو مورد دلدرد هم داشتیم که خودشون میگن بخاطر نوناهه.


سه شنبه 15 فروردین 1391

یه سرقت ناجوانمردانه! 2

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،

چند روز پیش که چوپونون نبودم یه خبری شنیدم و منتشر کردم مبنی بر سرقت عکس شهدا از خیابون شهدا.  انگار یخورده اشتباه فهمیده بودم. دیروز که اومدم چوپونون دیدم همه عکسا سر جاشه. خوشحال شدم و فک کردم عکسا را برگردوندن. ولی امروز یه تحقیقات کوچولو کردم و متوجه شدم اصلاً قضیه یه چیز دگه بوده.
و اما اصل ماجرا:
ستاد بزرگداشت شهدا و ایثارگران چوپونون با کمک دهیاری چوپونون امسال کار زیبائی کردند. از روبروی مردشورخونه قدیم تا روبروی حموم عکس شهدامونا زدن و با چراغونیی هم که شده نمای بسیار زیبایی هم به ورودی روستا داده. علاوه بر اون عکس 20 شهید چوپونونا روی بنر زدن و داخل گلزار شهدا نصب کردند. تابلو عکسا که تو جادهه خیلی محکمه و کندنش کار سختیه و برشکاری مخاد. ولی کندن بنرها کار شاقی نی و سارقین عکس اون 5 شهید بزرگوار چوپونونا از گلزار شهدا کندن.
بازم تاکید موکنم که خیلی کار زشتی بوده که انجام شده و عقول سالم هیچ توجیهی را در این رابطه پذیرا نیست. اینجور کارا علاوه بر بی احترامی که به شهدامون و دهن کجی که به خونواده هاشون میکنه، باعث دلسردی زحمتکشای آبادی مشه و موجبات دلخوری دوستان و پدران و مادران خودمونا فراهم موکنه.
و اما یه گمانه زنی:
امروز یه چیزایی شنیدم مبنی بر اینکه این آشغال خرووا (علی جلی- حلواتکتکو و ...) تو مزار دیده شدن و بعد از اون کاسه های چینی و گلدونای رو مزار غیب شده. نمخام گناهشونا پاک کنم. ولی بد نی حواسمون به غریبه ها هم باشه. ممکنه اونا هم شیطونی کرده باشن. بنر عکس این 5 شهید هم چون پشت سر هم بوده ممکنه بدون قصد و غرض شخصی و از روی عجله دزدیده شده باشه.
الله اعلم


سه شنبه 15 فروردین 1391

بنظر من نوروز 91 ..............

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :بقیه شا تو بگو ،


ذبیح: هم شلوغ بود، هم عالی بود، هم مشد کارای بیشتری انجام بشه.

ایمان: به نظر من اون نظمی که کارها پارسال داشت امسال وجود نداشت.مثلا عدم پخت دونانوایی در یک روز و سردر گمی و مسافران و مردم بخت .کمبود کپسول گاز .عدم دسترسی به مسئول اب روستا اقای همایون که معلوم نبود کجا باید دنبالش گشت.سرعت زیاد ماشینها و تک چرخ زدن موتورسوران در خیابان اصلی .کمبود گشت نیروی انتظامی و بسیج (بسیج که هیچی.فقط مسئولش ادا داره.و دوست داره ازش تعریف کنن و رییس باشه ).ذبیح جون خدا پدر . مادر حاج عباس را بیامرزه

رضا: منم بانظر ایمان موافقم

حجت: منم با نظر ایمان موافقم امسال روستا نظم نداشت. چون کسی نبود که نظم بده به کارا واقعا خدا حفظ کنه این حاج عباس رو

پری: من از دسته نونوا بالایی خییییییییلی جوشیم با اون نوناش 

ج : به نظر منم امسال عید از عیدهای گذشته شلوغتربود. و اون بی نظمی که دوستان میگن دست خود مردما می بوسه که مراعات کنن وما باید بفکر باشیم که از این شلوغیها به گونه ای برای چوپانان استفاده کنیم. یعنی به فکر یک طرح و ایده ای باشیم که در این شلوغیها به نفع آبادیمون پیاده کنیم . ودر موردبسیج هم باید بگم که اونا کارخودشونا مکردن و من چندین مورد شاهد بودم که اونا تاساعت 3 و4 نیمه شب جایی کمین زده بودن برای حفظ امنیت روستامون و باید بدونیم که بسیج نمتونه کاراشا بصورت علنی انجام بده.

.... : به نظر من اعیادی که پشت سر گذاشتم این بهترینش بود 

؟؟؟؟


سه شنبه 15 فروردین 1391

جواب دوست سی ساله

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :درد دلای چوپونونی ،

یکی از دوستان  تو مطلب "شب شعر چوپانان" به اسم "سی ساله" یه نظر دادن که نتونستم بی جوابش بذارم.
ببخشید. چون جوابم طولانی شد مجبور شدم تو یه پست جدا بذارم. یه خورده وقت هس دس به قلم نشدم و اگه غلط غولوط زیاد دارم ببخشید.
سی ساله
زمان شب شعرتان بسیار نامناسب بود چون زمانی که در مسجد نماز جماعت ظهروعصربرگزار بود وتعدادی مسافر عبوری درمسجد حضورداشتند دقیقا موقع اقامه نماز صدای کف زدن از حسینه مسجد مزاحم نمازگزاران بود جاداشت مجری خوبتان ده دقیقه اقامه نماز طوری برنامه را کنترل میکرد که این اتفاق نیفتددر ضمن بدلیل اینکه درمجریگری ایشان در افتتاحیه نمایشگاه که اصلا از بسم الله وصلوات خبری نبود (به فیلم آن روز مراجعه کنید ) بیشتر انتظار نیست ؛ عزیزان چوپانانی در این خصوص به جوانهایتان بیشتر بهاء دهید مجریگری کار با ذوق همه جانبه می خواهد نه فقط شاهری ادب انقلابی وسی وسه ساله را که بهایش خیلی می باشد را فدای ارباب منشی نکنید شما فراموش نکنید که در چه عصر وزمانی زندگی می کنید افرادی هستند که منتظر برگشت حکومت به زمان سی سال قبل می باشند این را وارد فرهنگ چوپانان نکنید آیا این افراد تعدادشان چقدر است بقیه مردم آیا چوپانانی نیستند با احساسات آنها بازی نکنید شما دنبال شهر شدن چوپانان هستیدشهری که فقط فرهنگش مال قبل از انقلاب توصیف شود ادب اهالی مال قبل از انقلاب باشد افتخاراتش مال قبل از انقلاب باشد پس جا دارد که به عکس شهدایتان بی احترامی شود چرا ناراحت می شوید یا زنگی زنگ یارومی روم !!!نه نه نه نه ذبیح توجیه نکن شما نیز همین طور 
جواب ذبیح
ما چاکریم. من بشخصه عاشق چوپونونم. شب شعرا دوس دارم چون شب شعر چوپونونه. همایش، نمایش، سایت و حتی شهیدامونم دوس دارم چون مال چوپونونن. اگه موقع اذان کف زدنامون باعث شده که وجهه آبادی جلو چنتا غریبه خراب بشه کار اشتباهیه و من معذرت مخام. شاید بقول شما زمانش متونست بهتر باشه. ولی فک کنم قبل از اذان تموم شد برنامه! دوستان راهنمایی کنن!
اون ارباب منشی هم که میگی هیچکدوم از مالکین قدیمی چوپونون نداشتن. دلیل اینکه چوپونون ره صدساله را یه شبه رفت همون منش بزرگوار اون بزرگا بوده. نباید نمک به حرومی کنیم. با قدیمیا که صحبت کنید میبینید که یه نقطه خاکستری هم تو وجود مالکای اولیه نبوده. دلیل نمشه چون نام اربابا یدک مکشیدن ما منششونا منش اربابای شهرای دگه معرفی کنیم.
محض اطلاع بگم که مالکین قدیم به رعیتاشون میگفتن ارباب و رعیتا هم به مالک مگفتن ارباب. ارباب بودن تو چوپونون یه لقب بوده برای احترام. هنوزم قدیمیا به همین نام ارباب و رعیتشونا صدا مزنن. متاسفم که به منش بزرگ و اون همه خوبی و وجدان و پاکی اربابای قدیم به دید سیاسی نگاه مکنی و فقط به صرف اینکه زمون شاه زندگی مکردن مخاهی منششونا لوث کنی. منش و انسانیت آدما به خود آدما بستگی داره. نه به سیاستمدارا. تاثیر جزئی که محیط بر آدما مذاره متاسفانه برعکس بوده و امروزه از اون وجدان اربابا و رعیتا قدیم خبری نیست. اینکه به شهدامون بی احترامی مشه و اینکه به اربابامون بی احترامی مشه همه و همه مال این سقوط فرهنگیه که من و شما دچارش شدیم. نه به خاطر ارباب منشی. اتفاقا بی احترامی به شهدامون کار افراد با فرهنگ پایینی بوده که حتی نتونستند دوتا شهید ارباب زاده که چوپونونی بودن و بزرگ شده همین خاکن را تحمل کنن. فقط با این استدلال که پیکر پاکشون در زادگاهشون مدفون نیست. واقعا آدم از غربت اینا غصه دار مشه. متاسفم برای چهل ساله ها و پنجاه ساله هایی که اینجور مخ من و شمای سی ساله را تو فرغون کردن که ...
استاد راهی "بسم الله" را شاید عربی نگفتن! ولی فکر کنم فارسی با نام خدا شروع کردن. نبودم اولش و نظر نمدم. ولی با یاد خدا شروع بشه بهتره. هرچند وحی منزل نی. صلوات هم مال مجلس ختمه. تو شب شعرای همه جا با کف بیشتر حال مکنن. هرچند گاهی یه ناشی مث من صلوات مفرسته.
یه تز مهم که از همایش 88 مطرح شد این بود که چوپونون تو هر زمینه ای بزرگا و کارشناسایی داره که متونن کمک کنن به چوپونون. مثلا برای کارای پزشکی چوپونون بهتره با پزشکا و پرستارای چوپونونی مشورت بشه، برا کارای مهندسیمون مهندس زیاد داریم که حاضرن مشاوره رایگان بدن، برای کارا فرهنگی هم فرهنگیامون و ... پس حالا که ما بزرگی چون استاد راهی داریم که در فرهنگ و ادب ید طولایی دارن و از شعرای برجسته ایتان هستند دلیل نداره که بخواهیم فقط بخاطر سیاست ایشونا کنار بزنیم. از هرکسی باید استفاده لازما بکنیم و تا مشه بهره ببریم. آقا سیاستشا  دوس نداری کاری بهش نداریم. اینجا بحث ادبیه نه سیاسی و دینی. شما فکرشا بکن ما بیاییم برا پیشنمازی مسجد از استاد راهی استفاده کنیم! خنده داره! هرکسی یه جا و مکانی داره و از هرکسی باید بسته به تواناییایی که داره استفاده بشه! به جرات متونم بگم هیچ کسی تو چوپونون و حتی اطراف نمتونست به خوبی و مسلطی استاد راهی اون جلسه را بچرخونه و من بشخصه به هنر و تسلطشون به فرهنگ و ادب و شعر و شاعری ایمان اوردم.
ببخشید از جواب طولانی! یخوردش جواب دوست سی سالمون بود! یخوردشم عقدۀ 15 روز سکوت خودم!


دوشنبه 14 فروردین 1391

نوروز 91

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :درد دلای چوپونونی ،

اول از همه عیدا به همه همولایتیای خوبم صمیمانه تبریک مگم. ایشالا تک تک شما سال خوب و پرباریا شروع کرده باشت و سال دگه همتون از سالی که گذشت راضی باشت.

اولای نوروز امسال چوپونون یکی از شلوغترین روزای خودشا به خود دید. حتی از تاسوعا عاشورا هم شلوغتر. حتماً اکثر شما بودت و دیدت. یه جورایی شده بود که عصرا تو خیابون اصلی ترافیک مشد. همه خیابونا دوطرف ماشین گذاشته بود. دوسه تا تصادف شهری داشتیم فقط که منجر به جرح شده بود. تصادفای خسارتی که تا دلت بخواد. دلیلشا نمدونم. ولی فکر کنم این هجوم جمعیتی از رشد جمعیت و فاکتور شانس خیلی بالاتر بود. شایدم امسال بخاطر برنامه های فرهنگی همه اومدن. بهرحال چهره های دوست داشتنی که سالها ازشون دور بودیم  را امسال دیدیم و جا داره از تک تک چوپونونیایی که امسال بعد از سالها به وطنشون برگشتند یه تشکر ویژه و جداگونه هم بکنم. بویژه اونایی که خونه زندگی مرتبی هم نداشتن و فقط به عشق وطنشون اومدن و به خودشون سختی دادن. دوستتون دارم.

امسال خودم همش شیفت گرفتم و اصلاً وقت آزاد نداشتم. از 25 اسفند تا 15 عید فقط دوروز بیکار بودم. لذا از خیلی از سوژه ها و اخبار سطح شهر دور بودم. ایشالا دوستای دگه جزئیاتا به اطلاعتون مرسونن. حقیقتشا بخواهت امسال را با دست خالی و طبق همون روال سال قبل باید شروع کنیم. شاید اگه بیشتر آزاد مبودم حرف و حدیثای بیشتریا براتون روو مکردم.

امسال آمار تصادفای چوپونون ورِ پارسال خیلی بیشتر بود. البته همش نیمه اول بود و شکر خدا تو نیمه دوم نوروز خبری نبود. دوتا کشته هم داشتیم که مربوط به خونواده آیت الله ناصری بودن (دختر و نوه ش). داخل چوپونونم دوتا داخل شهری داشتیم. یه بچه مسافر بود که ماشین یه چوپونونیا روبرو امامزاده بش زد. شکر خدا چیزیش نشد.  یه موتوری هم به آقای جلالپور زد و جیمفنگ شد و آخرشم نفهمیدیم کی بود و چی شد و کجا رفت! موتوریه انگار میاد از وسط دونفر رد بشه که دسته موتور موخوره به زیر شکم یکیشون و درمونگاهیش موکنه. شکر خدا اونم چیزیش نشد.

عقد و عروسیای خوبی هم شد امسال. البته خیلیاشا خبر نشدم و اگرم خبر مشدم وقتش گذشته بود و نتونستم ببینمشون که کسب اجازه کنم برا سایت. خلاصه وصلت هم زیاد داشتیم. یکی از وصلتای عتیقه که قولشا داده بودم هم وصلت دندونپزشک و یه اورژانسیا بود که قرار بود عید انجام بشه. ولی بخاطر فوت یکی از بستگانشون به تعویق افتاده فعلاً!

یه خبر دگه هم هست که تو یه پست جداگونه براتون مذارم. مربوط به حروم شدن و تلف شدن یکی از همشهریامونه که الحمدلله قضیه منتفی شده. منتظرش باشت.

اورژانس 115 سه راهی جندق-چوپانان هم راه افتاد. فعلاً دارن با یه پرستار و یه راننده مچرخونن. اونایی که مدارک مرتبط به بهداشت و درمان دارن متونن صحبت کنن تا دست خودشونا تو اورژانس بند کنن. نکتۀ جالب دگه اینکه یه دستگاه اتوبوس آمبولانس هم در سه راهی مستقر شده. منبعد تو تصادفایی که تعداد مجروحاشون زیاد باشه بچه های سه راهی را هم اعزام موکنن تا با اتوبوس مصدوما را منتقل کنن. بالطبع اگه کسی مخاد برا این قسمت بیاد تو سیستم بهداشت باید پایه یک داشته باشه. پایه یک + تحصیلات مرتبط و یا پارتی مرتبط!

امسال برنامه های خوبی تو نوروز برگزار شد. خیلی حرف برا گفتن دارم که شاید بالاخره یه روزی صبرم سربیاد و همه چیا بگم. ولی فعلاً بزرگترا صلاح نمدونن خیلی حریما شکسته بشه!

نمایشگاه "چوپانان، الماس خوش تراش کویر" با همت جعفر مختار برگزار شد. آقای صادق محمدی هم در این مهم یار و یاور جعفر بودن که جا داره ازشون کمال سپاس را داشته باشم. بعداً مفصل به نمایشگاه میپردازیم. فقط تو پرانتز بگم که هرکاری که کردند خودشون بودند و همه زحمات گردن خودشون بود و ذبیح مرتضوی اصلاً تو این قضیه کمکی نکرد.

شب شعر با همت علینقی جلال و استاد راهی برگزار شد. برادرای جلالپور اسپانسر این برنامه بودن. ایشالا شرکتای دگه چوپونونی از این عزیزامون یاد بگیرن و تو این معاملۀ دوسرسود شرکت کنن و بیان تو کارای فرهنگی روستا دخیل بشن تا هم کمکی به روستا کرده باشن و هم تبلیغات خودشون انجام بشه! ایشالا سالای بعد بهترتر هم مشه. از فردا بتدریج شعرایی که خونده شدا براتون مذارم.

قرار بود همایش پیاده روی هم برگزار بشه. تقریباً فکراش شده بود و برنامه ریزیا و مشورتا هم گرفته بودن. حتی جوایز را هم صحبتایی کرده بودن و تقریبا مشکلی بابت جوایز نبود. فقط باید پیگیری مشد. از همون اول بهشون گفتم که من وقت نمکنم کمک کنم. خلاصه این کار انجام نشد و نتونستن سختیاشا تحمل کنن. واقعاً کار سختیه و آدم خودشا مخاد. فعلاً خیلی نمخام بازش کنم. ولی ایشالا سال دگه همایش پیاده روی را به هر نحوی شده برگزار میکنیم.

برنامۀ نمایش هم کنسل شد. حتی شنیدم دوستانی که قرار بود نمایشا برگزار کنن پشت سرمون حرفایی هم زدن و ابراز پشیمونی کردن که تو جلساتمون حضور داشتن. باید عرض کنم که برا من و امثال من قرار نبود کاری کنن که حالا غصه شا به دل ما مذارن. همینقد بگم که دلیل بریدنشون خیلی مضحک و ابتدائیه. زشته بخدا که چوپونون و کارایی که تقبل کردیما بخاطر حسنی و طباطبایی و کریمی و این بازیای سیاسی کنار بذاریم این نشون مده که هدفا با هم متفاوته. بیخیلی! اینم نمخام خیلی بازش کنم.

وسطای عید حاج پیرمحمدی یه ایدۀ جالب داد و به ابتکار ایشون و با کمک مهندس محمد سعادت از قاضی طباطبائی دعوت بعمل اومد و ایشون هم پذیرفتن و یه سر اومدن و رفتن. گلایه هامون درخصوص نیومدن قاضی به چوپونون به گوشش رسیده بود و گویی قاضی میخواد یه نماینده و رابط تو چوپونون بذاره تا ارتباطش با اهالی حفظ بشه.

مسابقات فوتبال مثل هرسال برگزار شد و MRT مثل پارسال و پیلارسال اول شد و تیم دهیاری دوم شد. مسابقات نظم هرساله را داشت و جوایز هم به خوبی اهدا شد.

مسابقات والیبال که با کلی سروصدا سال اولشا شروع کرد شروع خوبی نداشت. با اینکه 500 تومن بودجه گرفتن ولی نتونستن مسابقات را برگزار کنن و فقط به بازیهای دوستانه اکتفا کردند. ولی بهرحال جای تقدیر داره که لااقل بازیها انجام شد و سیمانکاری هم کردن و برق کشی و ... خلاصه اولین بار بود و ایشالا از تجربش استفاده کنن و سالای بعد مسابقاتا برگزار کنن.

برخلاف مسابقات والیبال برادران، والیبال خواهران بسیار با شور و نشاط برگزار شد. شور و نشاط فراوونی که دگه آخریا داد همسایه هاشونم دراورده بود. مسابقات تو مدرسه راهنمایی کوثر برگزار شد و آخری تیم ... قهرمان شد. ایشالا زمینه ها برا ورزش خواهرا فراهمتر بشه و خواهرامون مجبور به سرکوب شور و نشاطشون نباشن.

کتاب "چوپانان، نگین کویر" به قلم حاج آقا مهدی افضل هم روز دوم نوروز در افتتاحیه نمایشگاه رونمایی شد و خداییش استقبال خوبی هم از این کتاب شد. ما که هرجا رفتیم و شنیدیم این کتاب را خریده بودن و همه هم خوششون اومده بود. بازم از حاج آقا افضل تشکر مکنم.

دوسه تا دعوای درست حسابی هم شد تو آبادی. باز کردن نداره. ولی خداییش چاقووا را غلاف کنت. چوپونون خاطره خوبی از چاقوکشیدن نداره؛ حتی اگه از رو مرام و معرفت باشه! خدا حمیدووا رحمتش کنه!

امسال بارندگی نداشتیم. یه نزمو اومد که تنها فایدش خوابوندن گردوخاک بود. گردوخاک و باد تو ایام عید خیلی زیاد بود. بیابونا از قبل عید حسابی سبز بود. سبز ولی تشنه. هنوزم تشنهه و یخورده نظر خدا را مطلبه تا عطشش بخوابه. ایشالا که چنتا بارون خوب بیاد و بهارسال باشه امسال.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد