چوپانان            زادبوم من

چوپانان زادبوم من

تو مادر منی
چوپانان            زادبوم من

چوپانان زادبوم من

تو مادر منی

وبلاگ چوپونون هفته اول آبان 1390

وبلاگ چوپونون هفته اول آبان 1390  

رحیم کریمدادی دار فانی را وداع گفت

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،

                    " انا لله و انا الیه راجعون"
             
یه ساعت پیش رحیم کریمدادی دارفانی را وداع گفت. خدا رحمتش کنه .
از خدای منّان برای ایشون طلب مغفرت و برای بازماندگانشون طلب صبر میکنم. 23:26


شنبه 7 آبان 1390

امروز پشت حسینیه تمومه

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،

از نیمساعت دگه مامورای سرشماری چوپانان شروع به کار میکنن. شروع کار از خونه یدالله مهدویه. بعد هم خونه های پشتی و پایینیشه و احتمالاً ردیف پشت خیابون حسینیه خدا بخاد امروز تمومه. 
گوش به زنگ باشین احتمالاً پسفردا نوبت دکتر مراد و اخویها، حاج آقا ابنی، امیرقلی، ابوالقاسم جلاالپور و ...میشه.
اطلاع رسانی کنین دوستان خوبم. با مامورا همکاری بشه و یه نفر تو خونه باشه و اطلاعات دقیقا ارائه بده.


شنبه 7 آبان 1390

سفر کربلای عباس کدخدا

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،

دیروز آقای عباس صادق محمدی (عباس کدخدا) باتفاق همسرشون خانم رضوان نجفیان عازم سفر عتبات عالیات شدن. آقای صادق محمدی از همه خواستند آبادی را تنها نذارن و قرار شد تو کربلا و نجف و سامرا و کاظمین برا موفقیتمون دعا کنن


شنبه 7 آبان 1390

ویزیت رایگان پزشکای چوپونونی

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،

                                                                 
دیروز از صبح تا ظهرآقای دکتر حلوانی، آقای دکتر مالکی و آقای دکتر مراد تو درمونگاه رایگان ویزیت میکردند. تشکر و خسته نباشید فراوان به این عزیزان میگیم. واقعاً قدمشونا رو تخم چشمای ما گذاشتن. من که چاکّر سه تائیشون هسم.


شنبه 7 آبان 1390

سفر حج

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،

سلطان محمود نظریان پسر حاج محمدحسین داماد کدخدا 
سعید صبوحی پسر غلامرضا و خانم اقدس نجفیان دختر حسین حسن باقر
شنیدم این همولایتیامون دیروز عازم سفر حج شدن. براشون آرزوی سلامتی و قبولی حج را داریم.


شنبه 7 آبان 1390

روز جهانی کوروش مبارک

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :مدیــر وبلاگ ،

سالروز تولد کوروش کبیر، بزرگمرد تاریخ، پیامبر الهی و مردی که 2564 سال پیش به انسان بودن افراد احترام میگذاشت را به همۀ ایرانیان بویژه همولایتیای خوبم تبریک میگم


چهارشنبه 4 آبان 1390

اکیپ متخصصای چوپونونی در چوپانان

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،

صبح روز جمعه آقایان دکتر عباس حلوانی متخصص اطفال، دکتر سعید مالکی متخصص اطفال و دکتر مهدی حلوانی رزیدنت داخلی در درمانگاه چوپانان هستند و بیمارانشون را به رایگان ویزیت میکنند. احتمالاً داروهایشان هم به رایگان عرضه میشه. 
این عزیزان با این عمل زیبا و خیرخواهانه ضمن خدمت به مردم آبادی خواستن که عِرق خودشون به آبادی را نشون بدن و زمینه ای برای تشویق همولایتیا بخاطر حضور در سرشماری چوپونون فراهم کنند.


سه شنبه 3 آبان 1390

شرکت بهاردیمه بدون چوپونونیا

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای دگه ،

یه مدتی هست که شرکت بهاردیمه پروژۀ دوبانده سازی جادۀ نائین-انارکا برداشته. شمس الدین کلانتری مدیریت امور مالی این شرکتا بعهده داشت و الحقّ والانصاف تو همین مدت کوتاه 15-10 تا از بچه چوپونونیا را سرکار برده. اما بنا به دلایلی شمس الدین همکاریشا باهاشون قطع کرده و پشت سرش یکی یکی بچهای چوپونون یا ول کردن یا ولشون کردن.
فعلاً جاش نیست. بعد سرشماری مفصل حرفشا میزنیم. حالا همه فکر و ذکرمون باشه برای سرشماری.


سه شنبه 3 آبان 1390

یه خاور اثاث برا درمونگاه

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،

دیروز یه خاور اثاث از طرف شبکه بهداشت نائین به درمونگاه چوپونون دادن. این لوازم بیشترش تجهیزات رفاهی برای پانسیون دندونپزشک بوده و برای این قضیه آقای قیصری همّت زیادی به خرج داد.

دمت گرم ممــّـــد قیصری!


سه شنبه 3 آبان 1390

بازگشت سرکویریا از عتبات عالیات

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،

عصر دیروز سرکویریائی که به عتبات عالیات رفته بودن به شهر و دیار خودشون برگشتند. دیروز آقای حاج مصطفی یزدانی و همسرشون خانم یزدانی به چوپونون اومدن و ازشون استقبال شد. آقای علی خواهان هم که دیروز به شاهرود وارد شده بود امروز به چوپونون اومد و مورد استقبال فامیل و همشهریاش قرار گرفت.

ایشالا که زیارتشون قبول باشه.


سه شنبه 3 آبان 1390

خاطره ای از کبلا اکبر سرکویری

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خاطرات چوپونونی ،

حدود 50 سال پیش بود. در اون زمون ساکن حجّت آباد بودیم. یه شب تابستون خوابیده بودیم که نصفه شب با داد و بیداد و سروصدا از خواب بیدار شدیم. اومدم از خونه بیرون و دیدم رعیتا همه لب جوب آب جمع شدن. منم رفتم پیششون. جریان از این قرار بود که اون شب نوبتِ آبِ مرحوم میرسیدعلیِ بزرگ بود. رعیتاش عباس خالوحسن و عباسعلی قاسم بودند. مشغول آب کشیدن بودن که یهو میبینن آب قطع شده. فکرا را رو هم ریختیم و بالاخره قرار بر این شد که دوتا از رعیتا برن تو قنات و ببینن مشکل از کجاس! کار بسیار خطرناکی بود و کسی حاضر نشد بره داخل. خدابیامرز مهدی قاسم بزرگ رعیتا بود و هرچی اصرار کرد کسی گوش نمیداد. بالاخره من و رمضون علی آقابیک رفتیم داخل چاه. از حجت آباد داخل قنات شدیم و به سمت پیشکار حرکت کردیم و مابقی رعیتها از بالای سر ما حرکت میکردند و سرِ هر چاه صدا میزدند تا از سلامت ما باخبر باشن. من چراغ باد دستم بود و جلو میرفتم و رمضون هم بیل به دست پشت سرم می آمد. بعضی جاها کُول بود و خم خمو میرفتیم و بعضی جاها فضای بازتری بود و راحت.
یه تیکه راه که رفتیم رعیتهای بالا را گم کردیم. هرچی ما صدا زدیم کسی بالای چاه نبود و اونا هم بالای سر چاههای دیگه داد میزدند و ما نبودیم. ما به مسیرمون ادامه دادیم. مهدی قاسم که نگران شده بود حسینِ موسی را میفرسته تو چاه و از پشت سر ما شروع میکنه به اومدن.
همینجور رفتیم و رفتیم و رفتیم تا رسیدیم به بن بست. در میانۀ راه، اول ریگهای کنارِ جنگلبانی قنات ریزش کرده بود. اِنگار که یه لَخت سنگ بزرگ را با لودر تو مسیر قنات خالی کرده اند. یه سنگ بزرگ بالای تل خاک بود. فکرشم نمیکردم اینقدر راحت مسیر باز شه. محکم چسبیدم به سنگ و کشیدم طرف خودم. سنگ روی زمین افتاد و آب از بالای سرم فوران کرد و لحظه به لحظه شدتش زیاد میشد. به رمضون گفتم "رمضون اولین چاه را بگیر و برو بالا که جفتمون خفه شدیم." اولین چاه را رمضون گرفت و اومد بالا منم پشت سرش راه افتادم. مسیر آب باز شده بود و آبی که چندساعت گیر افتاده بود با شدت تو جریان افتاد. اونهمه آب تو کُل راهش نبود و میچرخید و از چاه میومد بالا. ما سرعتمونا زیاد کردیم تا بالا. رمضون رسید بالا و گفت در باغ باز نمیشه. حسابی ترسیده بودیم. گفتم دوتا لُهُرد بیشتر روش نیست و زور بزن. با فشار زیاد درِ چاه را بالا زد. کلّی خاک و آشغال رو سرمون ریخت. ولی به سلامت در رفتیم. هرچند که آب تا 8 متر بالا اومد و بعد بتدریج فروکش کرد. به بقیۀ رعیتا رسیدیم و گفتیم که مسیر باز شد و آب داره میاد. مهدی قاسم گفت ای داد و بیداد که حسینِ موسی غرق شد. همگی سریع و نگران به عقب برگشتیم دیدیم حسین موسی هم داره میاد به سمت پیشکار و میگه"دیدم داره صدای هُشّ و هُش آب میاد منم یه چاه را گرفتم و اومدم بالا".
همّت و غیرتی که اون زمونا وجود داشتا خیلی وقته که دیگه بین این مردم ندیدم. مردم نسبت به آبادیشون بی تفاوت شدند و همه به امید هم هستند. نمدونن که اگه ما خودمون برا خودمون دلسوزی نکنیم کسی برامون دل نموسوزونه.


سه شنبه 3 آبان 1390

شروع سرشماری

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،

از ظهر امروز سرشماری شروع شده. بلوکهای پشت خیابون حسینیه امروز آماده باشن. یعنی هرکی تو بلوکهای پشتی خیابون مخابرات و حسینیه و پست و مهد کودک هستند شناسنامه به دست تو چوپونون باشن. ممنون از همه


سه شنبه 3 آبان 1390

شروع سرشماری چوپانان

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،

          صبح امروز

          سه شنبه

 شروع سرشماری چوپانان


سه شنبه 3 آبان 1390

معارفۀ بخشدار

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،

صبح دیروز دوشنبه با حضور مسئولین ادارات و شوراهای انارک و چوپونون جلسۀ معارفه و آشنائی  آقای میرزابیگی در بخشداری انارک انجام شد.
نکته های انحرافیشا بعد سرشماری میگم.


دوشنبه 2 آبان 1390

دعوت از چوپونونیا برای سرشماری

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :اشعار چوپونونی ،

ای وجودی که وجودم ز وجودت بوجود آمده است       قربان وجودی که وجودش ز وجودت بوجود آمده است

دوستان و همولایتیهای عزیز و بزرگوارم سلام
میدانید و میدانم که همگی با دل و جان برای پیشرفت و آبادانی وطن عزیزمان چوپانان (الماس خوش تراش کویر) که در سرزمین ماسه های طلائی قرار گرفته مجدّانه میکوشیم. اکنون فرصتی پیش آمده تا بلکه بتوانیم مقدار اندکی از این عشق و علاقه خودمان را ثابت کنیم و به همگان بفهمانیم که ما هرکجا باشیم چوپانانی هستیم و خواهیم بود.
انشاءالله هرکس در ایام سرشماری به چوپانان مسافرت نماید خداوند تبارک و تعالی سفر زیارت کربلا و نجف اشرف نصیبش کند. آمین یا رب العالمین
                    قدر آن شیشه بدانید که هست         نه در آن موقع که افتاد و شکست
                                                                                           
                                                               دوستدار و ارادتمند همۀ چوپانانیها               عباس کدخدا

یوسف حسنی ظهر دیروز در جلسه شورای اداری شهرستان در محل سالن فرمانداری نایین اظهار داشت: بخش انارک بیش از 72 سال است که به بخش تبدیل شده است، وی افزود: امروز سی و سومین بخشدار انارک معرفی می‌شود که این نشان از قدمت فرهنگی و تمدن این بخش از شهرستان نایین دارد.

وی اضافه کرد: روستای چوپانان به عنوان قطب کشاورزی شهرستان نایین و معدن نخلک به عنوان قدیمی‌ترین معدن ایران در این بخش قرار گرفته‌اند و اهمیت کار در این بخش از شهرستان را بیش از پیش نشان می‌دهد.
فرماندار نایین گفت: در این بخش آقای محمد حسین اقبال حدود هشت سال به عنوان بخشدار مشغول خدمت بودند که به افتخار بازنشستگی نائل شدند و امروز آقای محسن میرزابیگی به عنوان بخشدار جدید بخش انارک مشتمل بر شهر انارک و روستای چوپانان منصوب می‌شوند.
وی همچنین با اشاره به اینکه این فرمانداری بیش از 19ماه بدون معاون بوده است، ادامه داد: در این جلسه همچنین ضمن تقدیر از زحمات آقای احمد کاوه که ایشان نیز به افتخار بازنشستگی نائل شدند، آقای علی اکبر نوابی به عنوان معاونت فرمانداری نایین معرفی می‌شوند.


یکشنبه 1 آبان 1390

شروع به کار بخشدار جدید

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای دگه ،

صبح امروز مراسم معارفۀ بخشدار انارک  با حضور آقای حسنی فرماندار، مسئولین ادارات شهرستان نائین و همچنین آقای نجفیان دهیار چوپانان در محل فرمانداری نائین برگزار شد.
در این جلسه از زحمات آقای عادل زاده -سرپرست مؤقت سابق بخشداری انارک- تقدیر بعمل اومد و آقای محسن میرزابیگی -از کارمندان سابق فرمانداری- بعنوان بخشدار بخش انارک معارفه و مشغول به کار شدند.
جلسۀ معارفۀ آقای میرزابیگی با مسئولین ادارات انارک و چوپانان فردا صبح در بخشداری انارک برگزار میشود. در این جلسه آقای نجفیان و اعضای شورای اسلامی چوپانان حضور خواهند داشت.


یکشنبه 1 آبان 1390

شروع سرشماری انارک

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای دگه ،

طبق گزارشهای رسیده مامورین سرشماری با برنامه از قبل تعیین شده وطبق نقشه و با برنامه تدوین شده بصورت محله ای اقدام به سر شماری خواهند کرد از همشهریان گرامی دعوت میشود در این امر مهم با این عزیزان همکاری لازم را بنمایند (شناسنامه و کارت ملی لازم است )
همشهریان گرامی در این مهم انارک را یاری کنیم 

ای فرزند فهیم و برومند انارک.فریاد کمک خواهی مام وطن را می شنوی شما را به یاری می طلبد 
دوم آبان شهر ما خانه ما انارک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع خبرگزاری انارک

به احتمال فراوون بعد از انارک نوبت چوپونونه/ منتظر باشید تا خبر دقیقا بدم بهتون


یکشنبه 1 آبان 1390

افزایش جمعیت چوپونون

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،

طی دوهفتۀ گذشته 4 خونوار پرجمعیت مقیم چوپونون اضافه شدن. این 4 خونوار که 18 نفر هستند تا حالا ساکن شهرها و روستاهای دیگه بودند، به تازگی مقیم روستا شدند. اسباب کشی این خونواده ها و اضافه شدن 18 نفر به جمعیت روستا را به فال نیک میگیریم و امیدواریم بتدریج همه و همه به شهر زیبا و باصفای چوپانان برگردند.


یکشنبه 1 آبان 1390

عقد آقای عظیمی و دوشیزه زرگر

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،

جشن عقد
دوماد : آقای یاسر عظیمی پسر عباس
عروس : دوشیزه زرگر دختر آقا رضا
زمان : امروز
مکان : نایین
_________________________
تبریک اینجانب را پذیرا باشین، ایشالا که در کنار هم، 120 سال، سایه تون رو سر 10 تا بچه تون باشه.

منبع: خبرگزاری چوپانان


یکشنبه 1 آبان 1390

تولد دومین فرزند آقای خاکسار

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،


نوزاد: آیدا خاکسار
نام پدر: ابوالفضل خاکسار پسر عباس
تاریخ تولد: 25 مهر 90
محل تولد: یزد
__________________
خونوادۀ خاکسار قدم نورسیده مبارک


یکشنبه 1 آبان 1390

انارک هم بدنبال افزایش جمعیت است

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای دگه ،

انارکیها هم مثل ما دنبال افزایش جمعیت هستن. البته اونا مثل ما انگیزۀ بالائی چون شهرشدن را ندارند. ولی بهرحال دنبالش هستند و ایشالا اونا هم موفق باشن. انارکیها از طریق اسمس و همچنین فراخوان در وبلاگاشون دارن بتدریج جمعیت را تو خودشون میکشن. این شعر آقای ابراهیمی برای انارکه که از همینجا ازش اجازه میگیرم و یه فضولی کوچولو تو شعرش کیکنم. آقای ابراهیمی بجای چوپانان در شعر خودشون انارکم میگن!

من دوستدار شهر قشنگ چوپانان                مجذوب کوه و تپه و سنگ چوپانان

مفتـون  خاک رنگ بـه رنگ چوپانان                 دلتـنگ آن  مـعابـــر تـنگ  چوپانان

                         وان چینه های خشتی و آن پشت بام ها

با ریگزار و کوه و کتل همنشین تویی           میراث دار برج و حصار حصین تویی 

چشم و چراغ معدن ایران زمین تویی           در پهنه ی کــویر نگین ثمین تـویی

                         با  آن  همـه  نشانــه  و  پیــوند و  نام ها   

زیــباست با وزیــدن  باد و  نسیم ها             بشنیدن صدای خوش یا کریم ها

یا  در حیاط  تکــیه زدن  بــر گلیم ها             تاریخ  را  ورق زدن و از قدیــم ها

                         گفتن  بــرای  اهل  بـصیرت  کلام ها

خواهم که هیچ گاه پریشان نبینمت          بی محتوی و خالی از انسان نبینمت

متـروک و بی نشانه و ویران نبینمت          افــتاده  در  مصیبت  طـوفان  نبینمت

                        ای سرزمین نایب علی ها و سام ها

در کوهسار کبک دری دسته دسته بین     بر چشمه سار آهوی از دام رسته بین

دور غــریب خانه خلایــق نشسته  بین       مردان سالخورده و پیران  خسته بین 

                       خندان پس از سلام و علیک السلام ها

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد