ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
وبلاگ چوپونون هفته اول بهمن 1390
نوشته شده توسط: ذبیح نوع مطلب :خبرای چوپونون ،
نوشته شده توسط: ذبیح نوع مطلب :درد دلای چوپونونی ،
داستان جشن سده به روایت شاهنامه شناخته شده است به طوریکه در این داستان 'هوشنگ' دومین شاه کیانی به کوه میرود، ماری می بیند و سنگی به سوی آن پرتاب می کند.مار میرهد، سنگ به سنگ می خورد و از این برخورد، جرقه می جهد و اندک علفهای خشک اطراف شعله می گیرد و بدین گونه جشن سده که راز پیدایی آتش در آن است به وجود می آید.در بسیاری از شهرهای ایران جشن سده روز دهم بهمن ماه و در خوروبیابانک این آیین روز پنجم برگزار می شود.
در خوروبیابانک، دید و بازدید شبانه را 'آیرون' یا 'آتشون' میگویند و....
در زبان خوری 'ایر' به معنای آتش است.
پس از خاکسپاری مردگان در فصل زمستان در مواقع هوای بسیار سرد در سه شامگاه درب خانه عزا نیز آتش می افروزند و مردان دو طرف کوچه بازو به بازو می ایستند و فاتحه می خوانند.
مردم خوروبیابانک در گذشته در شامگاه پنجم بهمن برپشت بامهای بلند می رفتند و لحظه غروب آفتاب برگهای خشک نخل خرما را زیر ناودان آتش میزدند و به کوچه می انداختند و روی آن یک کوزه کهنه پرآب روانه میکردند.
در میدان ها جوانان توده های آتش را برپا می کردند و شادی کنان از روی آن می پریدند.
هیزم ها از سه روز پیش از جشن در محوطه وسیعی آماده می شود و روز جشن مردم هیزم ها را به هم فشرده و به شکل برج به سر هم می نهند و از چندین سوی به این هیزم آتش بر می افروزند.
وقتی هیزم ها سوخت و شعله اش فرو نشست از این سوی آتش بدان سوی می پرند و به زبان محلی می گویند: 'پنجه و پنج به نوری، سد به غله' یعنی 55 روز به نوروز و 100 روز تا به دست آمدن غله مانده است.
اهالی خور و بیابانک که پیرو دین اسلام هستند ، جشن سده با بعنوان آئینی ملی و سنتی گرامی می دارند و بر این باورند که سرمای زمستان به همراه دود آتش برافروخته شده برای جشن سده ،از دیار و سرزمین آنها می رود و جای خود را به گرمای بهار و عید نوروز می دهد.
نوشته شده توسط: ذبیح نوع مطلب :بقیه شا تو بگو ،
چهارمین دوره از سری مسابقات سراسری کتابخوانی
از کتاب «نقشه نقشِ بر آب»
مروری بر بیانات رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای(دامت برکاته) پیرامون فتنه سال 88
در ادامه برگزاری مسابقات کتابخوانی و با هدف نشر و گسترش فرهنگ کتابخوانی بویژه نشر بیانات ارزشمند و تاریخی مقام معظم رهبری، این دوره نیز مرکز فرهنگی قرآنی ثامن الائمه(ع) شهرستان خوروبیابانک میزبان برگزاری یک دوره از این مسابقات را در سطح شهرستان می باشد. این مسابقه در قالب یک بسته فرهنگی شامل: (1- کتاب نقشه نقش بر آب 2- یک عدد سی دی از بیانات مقام معظم رهبری 3- سوالات مسابقه) برگزار می گردد که از کلیه علاقمندان دعوت می شود جهت تهیه این بسته فرهنگی و شرکت در این مسابقه به انتشارات این مرکز قرآنی مراجعه نمایند.
همچنین از طریق شماره تلفن های 8 - 7 - 4224546 -0324 می توانید اقدام به سفارش بسته مذکور نمایید.
جوایز این دوره:
1- 5 کمک هزینه سفر عمره
2- 5 کمک هزینه سفر عتبات عالیات
3- 5 کمک هزینه سفر زیارتی مشهد مقدس
۴- 5 کمک هزینه خرید رایانه همراه
5- 5 دوربین عکاسی دیجیتال
6- 50 عدد پلاک طلا
و ده ها جایزه متنوع دیگر
مهلت ارسال پاسخنامه: تا 15 اسفند 1390
مسابقات قبلی عبارت بودند از: (با کاروان آفتاب - شرح ماجرا - انس با قرآن)
منبع: ثامن الائمه
ـــــــــــــــــــــــــ
البته ما شهرستان نایینیما. ولی شاید یکی مشتاق بود و شایدم خوریا واقعا هدفشون کار فرهنگی باشه و داوطلبی از ما رفت بش "نه" نگن.
نوشته شده توسط: ذبیح نوع مطلب :خبرای چوپونون ،
هیئت نظارت بر انتخابات با یک تاخیر 20 ساعته نظر خود را از طریق فرمانداری نائین اعلام کرد بر اساس این نتایج 5 نفر رد صلاحیت وصلاحیت 1 نفر احرازنشده است به طوری که آقایان حسنی،کریمی،بلانیان به استناد بند 1ماده 28 قانون انتخابات وآقایان مهندس رضوی عباس پوربافرانی به استناد بند 1و3 قانون انتخابات وآقای وهابی نیز عدم احراز تشخیص داده شد و5 نفر یعنی آقایان طباطبایی نایینی،طباطبایی نژاد،عفیفی نیا ،محمد جواد شیخ ومحمد حسین رفیع تایید شده اند افراد رد صلاحیت شده 24 ساعت فرصت دارند تا اعتراض کتبی خود را از طریق هیئت نظارت استان اصفهان یا مستقیم به شورای نگهبان تحویل دهند
به گزارش خبرنگار اینا، هیئتهای نظارت استانی تا ساعت 24 شبگذشته نتیجه شکایات داوطلبان را به بخشداریها و فرمانداریهای سراسر کشور اعلام کرد که این اعلام در شهرستان نایین در حدود ساعت 13بعدازظهر یکشنبه مورخ 2بهمن90 انجام گرفته است.براساس اعلام شورای نگهبان، داوطلبانی که از سوی هیئتهای استانی صلاحیتشان مورد تأئید قرار نگرفته است، طبق تبصره 3 ماده52 قانون برای اعلام اعتراض 24 ساعت زمان دارند تا اعتراضشان را به صورت مکتوب به شورای نگهبان ارائه کنند.به گفته عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان، این شورا هم طبق قانون 20 روز برای بررسی شکایت داوطلبان معترض مهلت دارد و نتیجه قطعی بررسی صلاحیتها اول اسفندماه از سوی شورای نگهبان اعلام خواهد شد.براساس اعلام شورای نگهبان، داوطلبان معترض از ساعت 8 صبح الی 16 میتوانند به «آدرس تهران خیابان انقلاب - خیابان حافظ - پایانتر از تالار وحدت- ورزشگاه شهید حیدرنیا مراجعه کنند؛ داوطلبان غیرتهرانی نیز باید به دفاتر استانی نظارت و بازرسی شورای نگهبان مراجعه کنند.برهمین اساس در حوزه انتخابیه نایین و خوروبیابانک صلاحیت پنچ کاندید مورد تایید هیئت نظارت استانی قرار گرفته که به صورت مکتوب به فرمانداری اعلام شده است.گفتنی است براساس یک منبع آگاه و غیررسمی آقایان محمد حسین رفیع، محمد جواد شیخ، سید حمید رضا طباطبایی نایینی، سید حسین طباطبایی نژاد و هادی عفیفی نیا صلاحیت آنان مورد تایید قرار گرفته است. در این جهت پنج کاندید رد صلاحیت شده و یک کاندید نیز عدم احراز صلاحیت شده اند که طبق تبصره 3 ماده 52 قانون، برای اعلام اعتراض 24 ساعت زمان دارند تا اعتراضشان را به صورت کتبی به شورای نگهبان استان ارائه کنند.چند روز قبل که نتیجه صلاحیتها توسط هیئت نظارت استان به کاندیداها ابلاغ شدوبلاگ بچه کویر رد صلاحیت مهندس بلانیان را بند1 ماده 28 قانون انتخابات اعلام کرد در حالی که امروز یک منبع مطلع ونزدیک به مهندس بلانیان به خبرنگار ما گفت: فرمانداری نائین مدارک مربوط به مهندس بلانیان را به صورت ناقص به هیئت نظارت استان ارسال کرده است به همین دلیل موقع ابلاغ نتیجه به آقای بلانیان عدم احراز صلاحیتشان اعلام شده است ایشان هم که هم اکنون درتهران به سر میبرد اعتراض خود را به شورای نگهبان اعلام ومدازک خود را تحویل داده است
در ضمن مراسم امشب حسینیه 14 معصوم ایراجیهای مقیم تهران با حضور مهندس بلانیان برگزار خواهد شد
روشنی بیاموز از روشنان چوپانان
وه خوش است خوابیدن پشت بام تابستان
صد ستاره چیدن بر نردبان چوپانان
سیر آسمان در شب دور از اضطراب و تب
در خیال رفتن تا کهکشان چوپانان
عصر و نمنم باران آفتاب رنگافشان
خیمه میزد آن رنگین بر کمان چوپانان
از سپیدهی هر روز تا غروب سرخ دشت
پاس سبز را میداشت دشتبان چوپانان
ظهرهای تابستان آبپاشی پنهان
بازی پسرها با دختران چوپانان
ظهرها که در خوابند زیر بادگیر آرام
خستگان پدرها با مادران چوپانان
سایهی درختان را پا در آب جو بنشین
دل رها کن از غم در سایهبان چوپانان
هان کجاست بازیها الّه و تیوبالا
خطکشو، قایمبو با کودکان چوپانان
روزهای نوروزی بیستویک، پوکر یا قام
بود بازی هم پیر ، هم جوان چوپانان
یاد خاطراتی خوش پرسه میزنم اینک
کوچه و در و دشت و بوستان چوپانان
پرسه میزنم اینک تا مگر بیابم باز
عشق نوجوانی را در میان چوپانان
پرسه میزنم اینک تا که بشنوم شاید
داستان عشقم را از زبان چوپانان
تا مگر ببینم باز چهرهی نگارم را
در نمای رخسار نوجوان چوپانان
زندهام بر این امید تا شوم دو روزی باز
روزهای نوروزی میهمان چوپانان
غافل از حقیقت من این که نیست دیگر نیست
میزبانی از فرزند در توان چوپانان
جای شکر بود آنک آن که خوب میدانست
جای خواب اشتر را ساربان چوپانان
آرزوی من این است روزهای پایان را
مانم و بمیرم در خاکدان چوپانان
خوب خوب میدانم بر من است بایسته
این که سر بسایم بر آستان چوپانان
در بهار روییدم در بهار بالیدم
اینک اشک میبارم بر خزان چوپانان
خواهش از خدایم این بس تو هم بگو آمین
باد جاودان هم نام هم نشان چوپانان!
این قصیده در یاد زادگاه من یعنی
قلب این عبارت بود: «اصفهان چوپانان»(۱)
راهی چوپانانی
۱) قلب یک اصطلاح ادبی است در مورد واژه به معنی خواندن حروف واژه از آخر به اول و در مورد عبارت خواندن واژه های عبارت از آخر به اول پس قلب «اصفهان چوپانان» میشود: «چوپانان اصفهان»این خاطره که میخوام براتون بنویسم از زمان مدرسه رفتن منه. یادم هست مدیر مدرسه اومد اومد سر صف و گفت مسابقه کتابخونی داریم و نفرات برتر رده های سنی برای مسابقه مرحله بعد به اصفهان فرستاده میشن. خلاصه ما هم هوس کتابخونی زد به سرمون ( کتاب درسی نه ها ) و شروع به خوندن کردم.
کتاب را خوندم بعد از چند روز امتحان دادم و وقتی نتیجه هاش امد ( فکر کنم نتیجه ها از نایین امد ) آقای مدیر مدرسه نتیجه ها را اعلام کرد ، برای اولین بار تو عمرم تو یک امتحان جزء برترین ها شده بودم .
یادم نمیره خیلی خوشحال بودم ، پیش خودم میگفتم حالا پدرم بهم افتخار میکنه کلی هم جلو همه پز میده تو خیالمم تو استان اول شدم ، ولی خوشحالیم دوامی نیاورد چون بچه ها امدن گفتن آقای مدیر مدرسه گفته فاتح بیاد دفتر ، منم به دفتر مدرسه رفتم .
آقای مدیر بعد از کلی تعریف وتمجید از من گفت بهتره بجای تو آقای فلان برای امتحان بره و تو شانسی نمره آوردی بناست بری و مایه آبرو ریزی ما بشی ، ماهم آدم خجالتی حرفی نزدم و قبول کردم ولی این حق کشی وخاطره تلخ هیچ وقت از ذهنم پاک نشد.
شاید اون روز اگر به من بها داده بودن ، که البته حقم بود ، خیلی چیزا برای من تغییر میکرد.
خاطره از: بهزاد فاتح