وبلاگ چوپونون هفته دوم فروردین 1392

وبلاگ چوپونون هفته دوم فروردین 1392  

مراسم چهلم محمد نجفیان

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،

ارسال به 

به مناسبت چهلمین روز درگذشت شادروان محمد نجفیان مجلس عزاداری سید و سالار شهیدان از ساعت 16 الی 18  بر سر مزار آنمرحوم برگزار میگردد. حضور شما عزیزان موجب شادی روح آنمرحوم و تسلی خاطر بازماندگان خواهد بود.
روحش شاد و یادش گرامی

اصفهان، باغ رضوان، قطعه 52، بلوک1، ردیف 19

نظرات (2)

سه شنبه 13 فروردین 1392

مراسم چهلم دکتر مشتاقی

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،

ارسال به 

مجلس بزرگداشت چهلمین روز درگذشت فقید سعید مرحوم دکتر علی اکبر مشتاقی روز پنج شنبه 1392/1/15ازساعت 3:30الی5:30بعد از ظهر بر سر مزار ان مرحوم واقع در باغ رضوان اصفهان،قطعه ی 33بلوک 8 برگزار می گردد.
شرکت دوستان وآشنایان گرامی در این مراسم باعث شادی روح ان مرحوم و تسلی خاطر باز ماندگان می باشد.

روحش شاد و یادش گرامی

نظرات (0)

سه شنبه 13 فروردین 1392

حاج حسن جلالپور به رحمت ایزدی پیوست

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،

ارسال به 

انا لله و انا الیه راجعون    

صبح امروز حاج حسن جلالپور (پسر آقمحمد قاسم) در منزل خود دار فانی را وداع گفت و به دیار باقی شتافت.
مرحوم حاج حسن جلالپور احتمالا فردا یا پسفردا در اصفهان به خاک سپرده خواهند شد.
فقدان این نخبۀ چوپانانی را به خانواده، دوستان و آشنایان و همۀ اهالی قدردان چوپانان تسلیت عرض میکنیم و از خداوند منان برای آنمرحوم طلب مغفرت و برای بازمونده هاش طلب صبر داریم.

حاج حسن از چوپونون دوستای قدیمی بود که با گذشت سالها دوری از وطن باز هم به زبون مادری صحبت میکرد. برای سرشماری 90 حاج حسن یککاره با شناسنامۀ همۀ اعضای خونواده به چوپونون اومده بود و خیلی از اینکار استقبال کرد و بارها مورد لطف قرارمون داد.
مرحوم حاج حسن تو چوپونون بیشتر با عنوان شغلیش که استاد دانشگاه بوده شناخته میشه.

تسلیتی ویژه هم به برادرا و خواهرای اونمرحوم بویژه سرور بزرگوارم جناب حاج حسین جلالپور عرض میکنم. ما را هم تو غم خودتون شریک بدونید و خدا صبرتون بده.

روحش شاد و یادش گرامی

چهارشنبه 14فروردین92:صبح امروز شادروان حاج حسن جلالپور در اصفهان به خاک سپرده شد
مراسم سوم صبح جمعه از ساعت 9:30 الی 11:30 در مسجد امام صادق(ع) کوی امام جعفر صادق - اصفهان برگزار مشه.

اطلاعات تکمیلی متعاقباً اعلام مشه...

نظرات (26)

دوشنبه 12 فروردین 1392

فوری؛ شیخ حمید روحانی چوپونون شد

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :خبرای چوپونون ،

ارسال به 

   
طبق توافقات انجام شده با سازمان تبلیغات و همچنین با وساطت فرمانداری و دهیاری و همچنین نمایندۀ محترم شهرستان در مجلس قرار بر این شد که شیخ حمید سعادت از آغاز سال 92 به چوپونون برگردند و در کنار شیخ روحانی مدیریت مذهبی روستا را بعهده بگیرند.
احتمالا شیخ حمید چون جوونه بیشتر به امور فرهنگی رو میاره و شیخ روحانی هم کما فی السابق پیش نماز مسجد و روضه خون اول خواهد بود. ایشالا که هماهنگیای لازم هم انجام بشه و بقول ممد شیخ ماراتن آخوندا را دگه شاهدش نباشیم و حاج عباس هم دست به جون عبای شیخامون نگیره...
تو ایام نوروز شیخ حمید بچهاشم تو مدرسه چوپونون ثبت نامشون کرد و الانم مشغول اسباب کشیه. ایشالا از یکی دوروز دگه هم بطور دائم در آبادی خودشون مستقر مشن. فعلا قرار بر اینه که شیخ حمید مستاجر بشه و خونه هم براش آماده شده. ولی بزودی از طرف دهیاری خونه ای مناسبتر و نزدیکتر به مسجد براشون تدارک میبینن. شیخ حمید تحصیلاتشا از طریق آموزش از راه دور و آزمونهای مکاتبه ای ادامه مده.

من به نوبۀ خودم و از طرف جوونای هیئت و رفقای همفکر اعلام سربازی میکنم و همچون گذشته سربازی در رکاب افکار انقلابی شیخ حمید خواهیم بود. چرا که عدالتخواهی و حق طلبی تو سکوت و بیتفاوتی نیست.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دروغ 13

اینم "دروغ 13" سایت بود. خیلی جدی نگیرت. خیلی از دوستان ابراز ارادت کرده بودند و خوشحالیشونا اعلام کردند که از همشون تشکر موکنم. ولی نظراتا پنهان شده باقی مذارم همچنان... شیخ حمید همچنان تو قم مشغول تحصیل و تدریس و زندگانیه و فعلا زمینه های حضور مجددش تو چوپونون فراهم نیست.
ببخشید در هر صورت اگه سر کار بودید... "دروغ 13" از رسوم قدیمیه دگه... چه میشه کرد

نظرات (1)

دوشنبه 12 فروردین 1392

درگذشت عسل بدیعی

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :وبگردی ،

ارسال به 

   

عسل بدیعی هنرپیشه ایرانی ساعتی پیش بر اثر مرگ مغزی درگذشت. عسل از دیروز بعلت مسمومیت دارویی تو کما بوده و امروز بعلت ایست قلبی تنفسی درگذشت. بنا به وصیت عسل بدیعی اعضا و جوارحش اهدا میشوند و تا پسفردا این اقدامات انجام خواهد شد. تشییع جنازۀ عسل 15 فروردین خواهد بود.
روانش شاد و یادش گرامی

عسل بدیعی (زاده ۱۳۵۶ تهران - درگذشت ۱۲ فروردین ۱۳۹۲ تهران)
بازیگر ایرانی است. او از سال ۱۳۷۵ به سینما راه یافت و با فیلم بودن یا نبودن فعالیت حرفه‌ای خود را آغاز کرد. عسل بدیعی دانش‌آموخته علوم تغذیه ازدانشگاه آزاد است. فریبرز عرب‌نیا بازیگر ایرانی همسر اوست. به گزارش ایسنا وی در تاریخ ۱۱ فروردین ۱۳۹۲ در بیمارستان لقمان دچار مرگ مغزی شد.وی در تاریخ ۱۲ فروردین ۹۲ دارفانی را وداع کرد.
سینما:
(۱۳۷۶) بودن یا نبودن (کیانوش عیاری) بازیگر/ (۱۳۷۸) دست‌های آلوده (سیروس الوند)، بازیگر/ (۱۳۷۹) هفت پرده (فرزاد مؤتمن)، بازیگر/ (۱۳۷۹) از صمیم قلب (بهرام کاظمی)، بازیگر/ (۱۳۸۲) شمعی در باد (پوران درخشنده)، بازیگر/ (۱۳۸۴) پروانه‌ای در مه (محمدجواد کاسه‌ساز)، بازیگر/ (۱۳۸۵) سربلند (سعید تهرانی)، بازیگر/ (۱۳۸۷) روز هشتم/ ۱۳۸۸هم خانه به سلامت بانو در فلق بود
تلویزیون
ششمین نفر (۱۳۹۰)/ زمین انسان ها (۱۳۸۹)

  

     

نظرات (1)

شنبه 10 فروردین 1392

مرتضی تو همایش پیاده روی

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :عکس و فیلم چوپونونی ،

ارسال به 

چنتا عکس از مرتضی اردیبی تو همایش پیاده روی دوم نوروز

   

   

نظرات (6)

جمعه 9 فروردین 1392

دستامونا بدیم بهم

   نوشته شده توسط: ذبیح    نوع مطلب :درد دلای چوپونونی ،

ارسال به 

یکی از بزرگوارای چوپونون چندسطری انتقاد کرده بودند که منباب اطلاعرسانی -ونه جواب سوالی- یه کوچولو توضیحات ارائه مدم

ایامیراث پدرانمان فقط برج وقلعه بوده؟بدنیست به اقایانی که ادعای بزرگی وکدخدایی روستارامیکند بفرماییدبرای مدتی ساکن چوپانان بشن اگرراست میگویند.اجراکردن4برنامه ودف زدن مثلاچ مشکلی ازاهالی برطرف کرد.اگردقت کرده باشیدبیشترکسانی که دراین برنامه هاشرکت کرده بودند کسانی بودندکه خارج ازچوپانان زندگی میکنند.چن تاپیرمردوپیرزن درجلسات بودند؟چ حرفی از ابادانی روستازده شد.کسانی که حتی ساده ترین کاردرهمایش پیاده روی رادرست انجام ندادند.بعضیها 10کارتقرعه کشی داشتند.ازپس ان برنیامدند.مگرمشکل مردم خوبردن بود؟چراازکسانی که درجریان کورشدن اب قنات تلاش کردندتامشکل حل شودقدردانی نشد؟انهادلسوزمرددم چوپانان بودندیا...
بفرض که جوانان روستانمیدانندقدیم درانجا چه اتفاقاتی افتاده برجهابرای چه خراب شده.ولی جریان کورشدن قنات تازه ترین بحث چوپانان بود.قضاوت باخود آنان.
چگونه میشودعزیزترین کسانمان را درارامستان سجادفراموش کنیم اقای مرتضوی ایاخودشما میتوانید؟
ندیدیدکه چگونه بعضی اقایان اعتقادات مارانشانه گرفته بودند؟ 
خودمردم بهتر میدانندچ زمانی به انجابروند.
برنامه هاجالب بوددرحدشادکردن مردم.
ولی عده ای میخاستندیک جریان وبلوایی را درمیان مردم برپاکنند.ک یکسرش خراب کردن اعتقادات بود.


درود... منظور از میراث پدرا فقط برج و قلعه نبود. به خودتون نگیرت.بادگیرامون دارن یکی یکی تخریب مشن. بادشکنای پشت باغ ملی و شورخون قدیم. بافت سنتیمون. همون برجا. دشتمون و باغای پربارش. نظام شطرنجی روستا. آداب و رسوم اجدادمون. خیلی از اخلاقیات که الان ضداخلاقش مد شده و ....مقیم چوپانان شدن که هنر نیست. اصل اینه که دلتون با آبادی و آبادانیش باشه و قدمی باندازه سهم خودمون برداریم. از لحن و ادبیات شما تعجب مکنم. قصدم جسارت نیس چرا که شما حق استادی گردن من دارید. ولی نباید انتظار زیادی داشته باشیم ازشون. این که ادعا دارن هم اتهامیه که دارید بهشون میزنید. ولی در بدترین حالت اینه که ادعا دارند یا مثلا خودبزرگ بین هسن و یا مثلا برا خود من مگن که خودنما هسم. بفرض که باشه بهتره اقدامات مثبتشونا زیر سوال نبریم و دلسردشون نکنیم. هیشکه کامل نیس و همه ایراداتی دارن. ولی آیا اونا یه کاری برا آبادی صورت دادن یا نشسن راحت گوشه خونشون؟ آیا یه قدمی برداشتن یا منتظر قدمای دیگران شدن... برنامه ها برای سرگرم کردن اهالی بود بویژه اونا که از آبادی رفتن. برا اینکه پیوندشون به روستا محکمتر بشه و دلشون بخاد رفت و آمد کنن و شاید در حد وسعشون قدمی هم بردارن. اینکه پیرمرد و پیرزنامون تو برنامها نبودن (که البته اینم قبول ندارم) دلیل نمشه که کار اشتباه بوده. قضیه کارت قرعه کشی را درست میفرمایید و چون اولین سالمون بود و جمعیت برامون غیر منتظره بود شل زیرش رفته بودیم و ایشالا اصلاحش میکنیم. اما اینکه بی لیاقتی و ازپسش برنیومدن میگید در شان شما نیست. خیلی مغرضانه انتقاد کردت.
استاد عزیز؛ انتظار دارم شما هم آستینا بالا بزنی و مثل گذشته بیایید تو میدون تا کنار هم یه قدمی برداریم. نه اینکه زمون شما یه سری بهتون انتقاد کردن و زحماتتونا نادیدیه گرفتن حالا شما بخای همون رویه را ادامه بدی. بیاین تو میدون تا از اطلاعات و تواناییاتون برا چوپونون استفاده بشه. بی شک مایی که از حاج غلام بخاطر برگزاری یادواره شهدا و از دهیار بخاطر زحمات و از حاج ابوالقاسم بخاطر خیلی چیزا و از حاج عباس اونم بخاطر خیلی چیزا تقدیر کردیم حتما اگه شما موگفتی فلانی برا قنات زحمت کشیده ما ازش تقدیر میکردیم. سنت تقدیر چیزی نیس که شما اتهام کوتاهی به ما بزنید. چون تو این چند سال کم نذاشتیم. ولی خودتون ....
مشکل مردم خوبردن نیست. واقعا ناراحت شدم از انتقادتون. مشکل ما اینه که شادی و دف مردم را با اسلام مندراوردیمون متناقض میدونیم و نمخاهیم مردم را شاد ببینیم. 
مدونم درحق شما و بویژه ... خیلی اجحاف شده و تو یکی از مراسما هم بهشون مستقیما انتقاد شد که کاملا خودجوش و برنامه ریزی نشده بود. اونا زمون خودشون دلسوزی کردن و اینا هم الان دارن دلسوزی مکنن. این درست نیست که زحمتکشا را تخریب کنیم. بابت اون قضیه هم من نظر خودما بزوذی منویسم براتون. جوابتون اینه که هم شماها دلسوز آبادی بودید و هم اینا. همه هم اشتباهاتی داشتند. پس به دل نگیرت و سطحی ازش رد شت. کور شدن قناتا من هرچی مایه داشتم گذاشتم براش. واقعا دگه اطلاعات نداشتم که اضاف کنم. شما که انتظار دارت من منوشتم یا تو مراسما تقدیر مکردیم تو امر اطلاعرسانی کوتاهی کردت.
اینکه مزار نرن و عزیزترین کسا را فراموش کنن ممکن نیس و نه شما و نه من و نه حتی خود ممدشیخ متونه . منم تو این قضیه با شما همصدا هسم و حرف استاد راهیا قبول ندارم. کسی که میکروفن دستشه که وحی منزل نمخونه برامون. نظر خودشا مگه. هرچند برداشت من اینه که استاد راهی منظورش چیز دگهی بود و مگفت تو اموات غرق نشیم. بقول شما مردم خودشون بهتر مدونن و قرار نی اعتقادات راهی، راهیِ ذهن ما بشه. 
برنامه های نوروز فرهنگی بود و واقعا از شما بعیده که نسبت دلقک گری و "فقط در حد شاد کردن" بهش بدید. انتظارم از وسع دید شما خیلی بیش از این حرفا بود. همین حرف را از همایش 88 بارها از زبون افراد ساده و کوته نظر شنیده بودم. ولی نتیجشا داریم میبینیم الان. هم همایش  و هم تک تک اقدامای فرهنگی. اگه چشمامونا واکنیم تغییرات وحشتناکی قابل رؤیته.
اینکه عده ای مخان اعتقادات مردما زیر سوال ببرن درست نبود. ولی بفرض که درست باشه برا اینه که شما کوتاهی کردید و میدونا خالی کردید. من همچنان منتظرم شما و دیگر زحمتکشای سابق بخاطر منافع چوپونون هم که شده دست یاری بهم بدن تا بلکن بتونیم یکاری بکنیم. اگه الان چوپونون آباد نشه دگه هرگز نمشه و چندسال دگه مث حجت آباد و آشتیان متروکه مشه. ولی اینقد الان سرعت پیشرفتمون عالیه که هیچ چیزی جز خودمون نمتونه جلومونا بگیره. پس بیایت تا من و شما تو زمین خوردن چوپونون نقش نداشته باشم. ملتمسانه ازتون مخام...